44

44

Succubus written by hdyh

دیگه به جایی که میخواستم رسیده بودم 

سرعتمو کم کردمو فرود اومدم

انگشترمو توی جاش گذاشتم 

دیواره کنار رفت 

انگشتر رو برداشتمو وارد شدم 

با هر قدمی که میزاشتم کیریستال ها راهو برام روشن میکردند 

به در رسیدم 

درکوبه درو کوبیدم 

به آرومی باز شد

-خوش اومدی ایان خیلی وقته منتظرتم

اروم وارد شدم چند ماهی بود که بهش سر نزده بودم آخه دوباره داشتم امیدمو از دست میدادم که جفت دارم

-چی شده یاد ما افتادی

+کجایی میدونی که بعدم میاد اینجوری باهام حرف بزنی

با تموم شدن جملم جلوم ظاهر شد 

یه لبخند خیلی بزرگ روی صورتش بود 

یهو عصبانی شدو خواست با مشت بکوبه تو صورتم که جا خالی داد

+چته؟

شونه ای تکون داد و سمت قفسه هاش رفت

-خواستم ببینم آماده ای یا نه؟

+اگه نبودمو میخورد به صورتم چی؟

-هیچی دو دیقه کبود میشدی 

چیزی نگفتمو رفتم پایین جایی که بود ایستادم

+پیشگویی درسته

با شتاب اومد پایین

-چی؟ منظورت چیه؟

شوکو تو صورتش میدیدم 

+الان دو سه روزه که من جفتمو پیدا کردم 

-چجوری چی شد؟

+نمیدونم توی اتاق داشتم برنامه هامو چک میکردم که حس کردم کسی منو صدا میکنه صدای یه دختر بود میگفت بیا پیشم


*فلش بک*

-ایان بیا پیش من

سرمو بلند کردم 

کی میتونه باشه اونم تو قلمروعه ما 

-ایان بیا الان وقتشه 

از جام بلند شدمو پنجره رو باز کردم خواستم بپرم  

صدا قطع شد 

دیگه نمیدونستم کجا باید برم 

این مدت مثل برق گذشت 

-ایان داری دیر میکنی بیا پیشم

دوباره همون صدا

اینبار سریع از قلعه زدم بیرون

داشتم دوره خودم میگشتم که دوباره صداش اومد

-ایان بیا

سرمو بلند کردم یه سوکوبوس 

چند روزی گذشتو درحال بررسی این بودم که اون سوکوبوس چطور وارد قلمرو ما شده هیچ خبری نرسیده بود

-ایان خیلی دیره زودتر بیا

اینبار صداش خیلی دورو ضعیف بود 

زدم بیرونو پرواز کردم پورتال باز شدو تو سرزمین آدما به چیزی برخورد کردم

*

-خوب اون میشناختت؟

به معنی نه سری تکون دادم

-پس چجوری صدات میکرد؟

+خودمم نمیدونم ولی اگه اون جفت واقعیم نبود من الان با یه سوکوبوس که بهم چسبیده و درحال ذوبیم اینجا بودم نه با نشون

-وای خدای من تو الان نشون داری؟نشونش چه شکلیه چه حسی داری؟میخواید چیکار کنید؟ کامل جفت هم شدید؟میدونه جفتشی؟چه شکلیه؟خوشگله؟قدرتش چی؟چقد قدرت داره؟

+نیک چه خبرته؟یه نفس بکش 

-هیجان زدم خودت که میدونی صد ساله منتظر این لحظم نه فقط من کل مردممون اگه بدونن خیلی خوشحال میشن

+نه فعلا هیشکی نباید خبر دار شه 

-چرا؟

+میگم بهت الان کار مهم تری دارم باهات

Report Page