44

قسمت 44

#تبدیل_شده

دوئیدم به سمت سالنو بی توجه به بقیه دردو باز کردم جمعیت دانشجوها همه به یه سمت رفته بودنو سمت دیگه ...

اوه خدای من ...

جسد تیکه تیکه شده یه دختر کف سالن بود

با نگاه اول فهمیدم کیه 

دوست کیت بود 

رز 

البته بدن واقعیش بود 

نه بدن مشابه اش که گایو درست کرده بود برگشتم سمت جمعیتو کیت دیدم که رنگ پرزده شوکه به جسده 

یکی از پسرا بازو کیتو گرفتو مجبورش کرد به جسد نگاه نکنه 

نگاهم رو تماس دست اون پسر و کیت ثابت شد

خونم بدون خواستم به جوش اومدو ناخواسته عصبانیتم سر به فلک کشید 

با عجب به اون سمت رفتم 

داستان از زبان کیت :

مسئول امتحانات مخزن سوالاتو آورد

اما تا دربشو باز کرد جسد تیکه تیکه شده رز ریخت وسط سالن 

همه جیغ میکشیدن

بوی تعفن بلند شد

داشتم بالا میاوردم 

نمیتونستم از جسد رز چشم بردارم

الیور بازوهامو گرفتو نگاهمو از رز جدا کرد 

با ترس نگاهش کردم که گفت 

- نگاه نکن کیت ... 

ناخداگاه پلک زدمو اشکم ریخت 

الیور خواست منو بغل کنه که یهو کشیده شد عقب

نفهمیدم چی شد فقط تو بغل بروس بودم

دست بزرگ و عضلانیش دور شونه ام بودو منو به خودش فشردو با عصبانیت و دندونای بهم فشره رو به الیور گفت 

- یه بار دیگه بهش نزدیک بشی دست و پاهاتو با هم میشکنم 

قضیه رز یادم رفتو با شوک به بوروس نگاه کردم

الیور با تعجب نگاهم کردو گفت 

- کیت... این !

بروس قبل من گفت 

- دوست دخترمه محض اطلاعات... 

با اخم برگشتم سمت بروس که الیور گفت 

- ازت انتظار نداشتم کیت 

با این حرف گذاشتو رفت 

خواستم پشت سرش برم که بروس دستمو گرفتو گفت 

- بری شک نکن میکشمش 

با عصبانیت گفتم

- بوروس ... الیور فقط یه هم کلاسی منه... 

آروم تر گفتم

- ضمنا تو دوست پسر م نیستی

بوروس کنار گوشم گفت

- هر خری میخواد باشه حق نداره بهت دست بزنه... ضمنا تو مال منی حالا اسمش چه فرقی داره 

خواستم از بغلش جدا شم که از بلند گوها اعلام کردن دانشکده امروز کلا تعطیله و تاریخ امتحانو خبر میدن 

تازه یادم افتاد کجائیمو چی شده

سریع برگشتم سمت جسد رز که بروس منو عقب کشید