44

44

اگر حرا موقع رابطه زئوس و هیلر سر برسه مسلما زئوس رو میبره و سعی میکنه هیلر نابود کنه

اگه نابودی هیلر وقتی اتفاق بیفته که تو دایره طلسم منه... قدرتش به من میرسه 

لعنتی ...

یادم رفته بود اونا تو زمین مقدس هستن و من نمیتونم برم داخل غار و دایره طلسم درست کنم 

عصبی آب رو بستمو حوله رو پوشیدم

شاید بتونه آنی به نیابت از من این کارو کنه

باید منابع رو بگردم 

احتمالا میشه ...

آره ... همینه ...

آنی باید این دایره طلسمو نا محسوس دور تخت هیلر درست کنه

اونوقت هر اتفاقی بیفته ثدرت هیلر مال منه

با این فکر نفهمیدم چطور لباس پوشیدم 

چطور زدم از پایگاه بیرون و جلوی خونه آنی ظاهر شدم

برام مهم نبود رین الان خونه است یا نه 

بدون در زدن درو باز کردمو رفتم داخل 

خونه به طرز عجیبی ساکت بود

انگار کسی تو خونه نبود

صدای نامحصوص آب می اومد 

رفتم سمت صدا

اتاق آنی و سرویس داخلش ...

هممم پس آنی حمام بود 

من بعد اونهمه رابطه و خون مسلما آنی برام جذاب نبود

وقت خوبی بود تا بهش نشون بدم چقدر برام بی اهمیته 

پس بدون در زدن در حمام رو باز کردمو تکیه دادم به قاب در 

آنی لخت زیر دوش حمام بود 

پشتش به من بودو دیدن اون باسن خوش فرمش همه نقشه هامو زیر و رو کرد 

چند لحظه که گذشت آروم برگشت سمت در

با دیدن من چشم هاش گرد شد و لب زد 

- تو عوضی هرزه ...

پوزخندی زدمو گفتم 

- همه در ها باز بود 

-گمشو بیرون بوروس 

ابروهام بالا پریدو گفتم 

- با منی ؟

آنی صابون تو دستشو پرت کرد سمت منو به سمت حوله اش رفت 

بدنش واقعا خوش تراش بود

قد بنلند با کمر باریک و سینه های نسبتا کوچیک اما کاملا خوش فرم 

حوله رو که دور خودش پیچید دیدم کور شدو گفتم 

- حالا همچین چیزیم برای دیدن نداری که انقدر قاطی کردی 

پشت کردم تا از در حمام فاصله بگیرم که با حرف آنی خشک شدم

دوستان خواستم اطلاع بدم این آخرین رمان منه. بعد نوشتن دمی گاد و تموم شدنش دیگه رمان مجازی نمینویسم.

تا کی رو نمیدونم..اما واقعا تو محیطی که نوشته هات تموم نشده کپی میشه و به اسم دیگه پخشمیشه یا فایل فروشیت رایگان همه جا پخش میشه آدم دیگه انگیزه و روحیه ای برای نوشتن نداره. ممنونم تا اینجا همراهم لودین. حدودا یه ماه دیگه دمی گاد تموم میشه و بعدش یه رمان از یه نویسنده دیگه براتون میزارن. روزتون بخیر