423

423


سلام دوستان قبل از پارت امروز چندتا سوال که تو پیام ناشناس خیلی پرسیدین و ادمین به من رسونده رو براتون مینویسم.

اول اینکه ما خونه رو با اسپری الکل سفید و آب که خودمون درست کردیم ضد عفونی کردیم .

شصت درصد الکل سفید جهل درصد آب ریختیم تو ظرف اسمری و همه جارو ضد عفونی کردیم

شرکت همسر اما از بیرون اومدن و ضد عفونی کردن نمیدونم با چه موادی و چه سیستمی .

همکاری که حالش بد بود بیمارستانه و هنوز مشخص نشده بیماریش چیه .

تست کرونا تا جایی که من شخصا پرسیدم از بیمارستان بهم گفتن انجام نمیشه مگر در موارد خاص 🤒🤔

راستی الکل سفید هم یه بیست لیتری از بازار قسمت همین چیزای صنعتی مسئول خرید شرکت خرید من جزئیاتشو نمیدونم


اینم پارت امروز


۴۲۳

تو دو دلی بودم

یه بخش از درونم میگفت 

برو و حرف گوش کن 

بخش دیگه اما سر کش بودو داد میزد نمیخوام... نمیخوام

سیاوش خیره به من شلوارشو بیرون آورد 

انگار نگاهش اون بخش اول درونمو بیرون میکشید 

بیرون و بیرون تر 

به حدی که کل وجودم اون شد و من از وان اومدم بیرون

لبه وان نشستم و طبق دستور سیاوش پاهامو باز کردم

سیاوش لبخند زد 

خم شد بین پام 

دستشو آروم کشیدو گفت 

- با یه درد کوچولو شروع میکنیم 

دست دیگه اش پشت کمرم قرار گرفت 

طوری که انگار محافظ من باشه تا نیفتم 

وسیله کوچیک و ریزی رو که شبیه یه کلیپس بود بین پام برد 

خواستم بگم چکار میکنی که اون ویسله رو به تنم زد 

جیغم بلند شد 

نفسم رفت

دنیا سیاه شد 

چنگ زدم به بازو سیاوشو خواسم اون وسیله رو بردارم که دستامو محکم گرفتو گفت 

- نفس عمیق بکش و آروم باش 

بزار لذتش غتاب بشه

اما مغزم فقط پر بود از این درد عصبی کننده 

سیاوش منو چرخوند تو وان 

تقلا میکردمو اسم سیاوشو صدا میکردم میگفتم برش دار

اما اون توجه نمیکرد 

منو تو وان گذاشت

همچنان دستامو نگه داشته بود تا نتونم اون کلیپس کوچولو بردارم

کنار گوشم لب زد 

- آروم بگیر آرام ... وگرنه میذارمتو میرم 

حرفش مثل آب یخ ریخته شد رو تنم 

آروم شدم

نه من نمیخواستم سیاوش بره

حتی با وجود این درد 

سیاوش آروم آروم دست هامو رها کرد 

خیره به صورتم بود

اما من خیره به لبه وان بودم

درد و اورگاسم برام ترکیب شده بودو تازه تونستم حسش کنم

یه ویبراتور کوچیک گیره ای بود که منو تو همین لحظه به اورگاسم رسوند 

اما پر از درد و سوزش 

سیاوش آروم اومد پشتم تو وان 

منو تو بغلش گرفتو شروع کرد به نوازشم

دستشو رو سینه ام کشیدو گفت 

- ببین... چه خوبه . سینه هات سفت شده و نوکش برجسته

مطمئنم واژنتم حسابی خیسه ... میبینی این کوچولو تو چند دقیقه چه کارایی میکنه 

من ساکت بودم

حالا غرق این درد و لذت تو ام بودمو مغزم کار نمیکرد 

سیاوش کتفمو بوسید 

منو چرخوند رو خودش

با شده بودم اون عروسک بی اراده 

پاهامو که تقریبا از این درد عجیب میلرزید نوازش کردو گفت





Report Page