421

421


۴۲۱

سیاوش گفت

- میتونیم قبل برگشت به هتل یه ساختمون هنر معاصر رو هم ببینیم 

بازو سیاوش رو گرفتمو گفتم

- نه مرسی من دیگه توان ندارم

- جدا ؟ هنوز خیلی وقت داریم. انقدر ضعیف نباس

- یه نفر شب تا صبح منو کرده حالا بهم میگه ضعیف نباش. خدایا این انصافه؟

سیاوش خندیدو گفت

- خب اگه زودتر برگردیم هتل هیچ تضمینی نیست کارشو تکرار نکنه 

چشمکی بهم زدو گفت

- تازه یه وسیله جدید خریدم میخوام روت امتحان کنم

چشمام گرد شدو گفتم

- سیاوش ...

یه تا ابروشو بالا دادو گفت

- جانم ؟ 

چشم چرخوندمو گفتم 

- من تا فردا شب تو مرخصیم‌

- جدا؟ اونوقت کسیم جایگزینت گذاشتی 

زود اخم کردمو گفتم

- بچه پر رو. منو ببر هتل . یه وان داغ میخوام فقط و خواب  

- هممم پیشنهاد خوبی بود قبول میکنم 

با این حرف دستمو گرفتو راه افتادیم که شاکی گفتم

- پیشنهاد نبود. وان تنهایی میخوام

- شرمنده اینجا تنها چیزی نداریم. 

- سیاوش هنوز بین پام سره نمیکشم دیگه 

با صدای خندیدن تو گلو با شوک برگشتم سمت صدا 

دوتا دختر که ظاهر شبیه چینیا نداشتن با خنده های مخفی به من نگاه کردن

سیاوش با تاسف سری تکون دادو منو کشید

جدی گفت

- آرام اینجا منطقه توریستیه . میشه داد وقتی راجع به سکس حرف میزنی؟ 

لب گزیدمو چی ی نگفتم

چقدر ضایع شده بود

شانس آوردم دختر بودن

چون اگه پسر بودن سیاوش کلکم رو کنده بود

با هم سوار ماشین شدیم

سیاوش آدرس هتل رو دادو گفت

- وقتی سحرا بهم گفت تو خیلی بچه ای من واقعا چنین دیدی نداشتم به قضیه 

اخم کردمو گفتم

- وقتی به منم گفت تو خیلی پر رو و مغروری منم چنین دیدی رو نداشتم به قضیه

سیاوش باز یه تا ابروشو بالا داد

مشکوک نگاهم کرد

به حالت قهر چرخیدم سمت پنجره و گفتم 

- حالا bdsm یا هر چیز دیگه . دلیل نمیشه هی منو بکوبی که 

سیاوش چیزی نگفت

یکم چرخیدم تا زیر چشمی نگاهش کنم

دیدم دقیق خیره به منه 

آروم گفت

- تو اون اطلاعاتی که گفتم راجع به bdsm باید بخونی رو خوندی آرام یا نه؟

- خوندم 

- همشو ؟

- اوهوم 

- داری راست میگی دیگه؟

- بله بله خوندم. همشو 

- خوبه ... خوبه ... 

- دقیقا چی خوبه؟

- خودت متوجه میشی

سیاوش اینو گفتو به بیرون خیره شد

این یعنی بحث تمومه

حالا من استرس گرفته بودم

تو ذهنم چیزایی که خونده بودمو مرور میکردم

چیز زیادی یادم نبود

جز اون بخش که نوشته بود اگر این تمایل بصورت اختلال بیمار گونه نباشه آسیب زا نیست.

اما در صورتی که در افراد با اختلالات بیمار گونه و عدم پذیرش همراه باشه میتونه خیلی مخرب و آسیب زا باشه

یادمه این تیکه رو ادامه ندادم

چون احساس کردم سیاوش از این نوع نیست پس لازم نیست من این بخشو بخونم

باقی رو خوندم

سیاوش درسته تو بچگی مشکلات زبادی داشت

اما چندبار تاکید داشت من درسته به bdsm تمایل دارم اما مریض نیستم

برای همین خیال منو راحت کرده بود

ولی حالا دو دل شده بودم

نکنه فشار روحی بچگی سیاوش این تمایلو ایجاد کرده و اختلال حسی هم در کنارش داشته باشه؟

اضطرابم با رسیدن به هتل بیشتر شد

Report Page