420

420


#کوازار

#۴۲۰

شوکه گفتم

- دارین چکار میکنین ؟

هر سه جا خوردن

برگشتن سمت من و آترین گفت

- چه زود برگشتی !

دوباره پرسیدم 

- داشتین چکار میکردین؟ نکنه میخواین فیلم بگیرید از آسیب ندیدن فرید؟ 

هر سه سر تکون دادن و فرید گفت

- اخوان دوباره فیلم گذاشته و علیه شما حرف زده 

کلافه گفتم

- بایر بزنیم نابودش کنیم جای این کار ها 

سارا سریع گفت

- اما تو خودتم موافق بودی که 

نگاهش کردم و گفتم

- مال قبل از این بود که بفهمم چه بلایی داره سر مردم میاره ... 

به آترین نگاه کردم و گفتم

- سام گفت میره پیش اهریمن ...

آترین فقط نگاهم کرد 

انگار نشنید چی گفتم

فرید و سارا هر دو هم زمان گفتن

- اهریمن ؟ 

آترین بازم نگاهم کرد و گفتم

- آترین !؟

هنگ سر تکون داد و لب زد 

- چی گفتی دقیقا ؟ سام ... اهریمن ؟

سر تکون دادم و گفتم

- آره بهم گفت اگه دیر کردم به آترین بگو اونجام ... صداش کردم دیگه جوابمو نداد 

صورت آترین رنگ نگرانی گرفت 

شوکه و عصبی گفت 

- خدای من ... یعنی چی؟ یعنی میخواد بره دروازه جهنم ؟ 

اینبار من بودم که شوکه نگاهش کردم

نگران گفتم

- قضیه چیه که این شکلی شدی ؟ 

آترین اومد سمتم 

بازوم رو گرفت 

منو کشید سمت خونه و آروم گفت 

- من باید برم برش گردونم ... تو باید بمونی ... چون کقتی همه ما اون سمت هستیم زمان اینجا خیلی کند میگذره 

جلو عمارت ایستادیم و گفت

- ساتی ... هیچ کاری نمیکنی تا ما بیایم ... به هیچکس حمله نمیکنی . فقط از خودتون دفاع میکنی ... فهمیدی ؟ 

اخم کردم و گفتم

- وایسا ببینم ... سام گفت میره اهریمن رو ببینه . اگه انقدر خطرناک و وحشتناک بود چرا رفت ؟ تو جرا انقدر ترسیدی؟

آترین نگاهش تو چشم هام چرخید

آروم گفت 

- چون اهدیمن هیچوقت صادقانه بازی نمیکنه ... و سام ...

مکث کرد و من خودم گفتم

- بیش از حد صادقه ؟!

هر دو چند لحظه به هم نگاه کردیم 

آترین لب زد 

- فعلا ...

قبل اینکه بتونم چیزی بگم آترین پرید

بالای سرش یه کوهزار باز کرد و واردش شد 

نگاهم به آسمون خالی موند 

سارا اومد کنارم و گفت 

- ساتی ... قضیه چیه؟ 

فرید هم اومد و گفت 

- مگه سام از همه قدرتمند تر نیست؟

نگاهش کردم و پرسیدم

- چطور؟ 

- خب چرا آترین رفت کمکش ؟ یعنی به کمک زیر دستش نیاز داره؟ 

لبخند محوی زدم و گفتم

- آترین نرفت کمکش ... آنرین رفت اونو برگردونه ... 

سارا و فرید هم زمان گفتن 

- چرا؟

چرخیدم‌سمت عمارت و گفتم 

- چون نمیخوایم سام دوباره یه ممنوعه رو بشکنه ...


دوست دارید 180 پارت جلوتر آماده #کوازار رو بخونید؟. یعنی ۶ ماه جلو تره کانال حق عضویتی . هزینه اش فقط ۲۵ هزارتومنه . همین الان میتونید عضو شید و کلی پارت جلو تر بخونید .

تازه اونجا #گپ #چت داریم بعد پارت کلی خوشممیگذره با هم و نویسنده حرف میزنیم 😍🌹 رمان اونجا روزی ۲ پارته 😍👇👇

https://t.me/Ng786f

Report Page