41

41


سلام دوستان . من تا جایی که تونستم پارت های جلد اولو طولانی تر گذاشتم. حالا از سه روز دیگا میرسیم به جلد دوم‌


با این حرف چشم از تلویزیون برداشتم که اخبار گفت 

- ادوارد کلارک میلیونر معروف یه رسوایی به بار آورد 

شوکه برگشتم سمت تلویزیون 

تصویر من و ادوارد نشون داده شد و گوینده گفت 

- دختر یتیمی که به عنوان دوست دختر ادوارد معرفی شده در حالی که تنها در حومه شهر رها شده بود دیده شده . گویا این میلیاردر فقط از این دختر برای ژست تیلیغاتی استفاده کرده 

تصویر تلویزیون منو تو خونه نشون داد

تو حیاط بودمو داشتم به گل ها میرسیدم 

هریسون ...

میدونم این چرندیاتو گفتن کار هریسونه 

سریع شماره اطلاع رسانی اخبار رو گرفتمو از مغازه زدم بیرون

اشغال بود

به سمت خونه پا تند کردم

همچنان اشغال بود 

وارد خونه شدم که بلاخره جواب دادنو عصبانی گفتم 

- من میخوام گذارش یه دروغ و اخبار اشتباه رو بدم ... از شبکه خبر آنلاین ... اونا به دروغ راجع به من خبر پر کردن 

مرد پشت خط با تعجب گفت 

- شما خانم؟

- امیلی جونز... کسی که فیلممو چند دقیقه پیش خبر آنلاین پخش کرد 

- اوه ... حتما پیگیری میکنیم خانم 

با این حرف بهم کد پیگیری دادو قطع کردم 

باید میرفتم پیش ادوارد 

باید میدیدمش

زنگ زدم بهش

جواب ندادو اینبار دیگه مصمم از خونه زدم بیرون

باید ببینمت ادوارد دیگه مجبوری ...

از زبان ادوارد :

پوززخندی زدمو تلویزیون رو خاموش کردم

- هریسون احمق ... گور خودشو کند 

دیدن امیلی حتی تو تلویزیون هم دلمو آشوب کرده بود 

سه ماه بود هیچ زنی برام جذاب نبود

سه ماه بود هیچ عطری ریه هامو نوازش نکرده بود 

سه مته بود من یه روانی به تمام معنا شده بودم

اونوقت هریسون داشت میرفت رو اعصاب نداشته ام 

شماره مدیر عامل شبکه خبر رو گرفتم

سریع جواب داد و قبل من گفت 

- اوه ادوارد... باید باور کنی من در جریان این گزارش نبودم ... هیچکس...

نذاشتم حرفش تموم شه و گفتم 

- بیچارتون میکنم... هم تو هم هریسون و کل تیمشو 

با این حرف قطع کردمو بلند شدم

زنگ زدم به وکیلمو گفتم 

- تمام بدهی ها و فرار های مالیاتی هریسو و مکندی رو برام جمع کن ... میخوام جوری زمینش بزنم که نتونه بلند شه 

با این حرف قطع کردم

اما مکندی مدیر عامل شبکه خبر بهم زنگ زد

رد تماس کردمو از دفترم خارج شدم 

این یه بازی کثیف بود که شروع کردن 

حالا باید منتظر ضربه من باشن 

تو اتاق اسناد مدارک قرار داد هامو با مکندی بیرون کشیدم

دو ساعتی بود سر گرم قرار داد ها بودم 

برگشتم دفترم

به سمت میزم رفتم که صدای آشنایی گفت 

- ادوارد 

بی اراده برگشتم سمت صدا 

امیلی کنار شومینه ایستاده بود



این رمان فایل کاملش موجوده . جلد اول و دوم قیمتش ۱۷ هزار تومنه و تو کانال برای فروش موجوده 👇


https://t.me/mynovelsell/816

Report Page