400

400


#دختری_از_جنس_استاد 

#قسمت_چهارصد



با تعجب نگاهی بهش انداختم.

دستام از دور یقه اش شل شد.

ناباور گفتم :

_ایران!؟

محسن سری تکون داد و یقه اش رو صاف کرد.

با غمگینی گفت :

_نمی ذاری که توضیح بدم برات.

بیا بشین بگم.

اونوطور که تو فکر می کنی نیست.

بدون توجه به حرفش گفتم :

_زنده اس یا جنازش رو اوردین ایران!؟

محسن عصبی خیره شد بهم.

دستی تو موهاش کشید و گفت :

_لعنت بهت سینا.لعنت بهت که نمی ذاری حرف برگرده تو دهنم.

منم حرص و عقده ی این چند سال یهو سرباز کرد و یک قدم جلو رفت زدم تخت سینش.

به عقب رونده شد.

با غضب گفتم :

_چیو توضیح بدی رفیق نامرد چیو توضیح بدی!؟

آخه به تو هم می گن مرد لاشی!؟

به تو هم می گن رفیق.

من جونمو برات می دادم عوضی اما تو جونمو با گرفتن پروانه ازم گرفتی.

اصلا می دونی تو این دوسال چه اتفاقی افتاد!؟

اصلا می دونی پروا مرد و من از پروا یه بچه دارم.

بچه ای که حاصل تجاوز من به پروا بود.

تو بامنو زندگی من چکار کردی محسن.چه کار کردی.

نه اینکه زن منو طعمه ی نقشه های شوم خودتون کردین اره!؟

منو متجاوز جلوه دادین.

می خوای اینا رو توضیح بدی!؟

لازم نیس محسن لازم نیس اینا خودش توضیح داده شده بود.

خیلی وقته.

فقط یه کلمه بگو زنم زنده اس یانه.


#صالحه_بانو

Report Page