4>>'

4>>'

Yeonbin AU

YEONJUN VIEW~

بعد از حدود چهار ماه تمرین های سنگین بلخره وقت این شده شده بود که این کنسرتو بترکونم، با اینکه استرس زیادی داشتم ولی بازم از نا کجا اباد یه حس اعتماد به خودم داشتم، تو فکر خودم بودم که صدای منیجر منو به خودم آورد"یونجون باید کم کم آمده شی استایلیست منتظرته"

+اوه اره حتما.

بعد حدود یه ساعت دیگه نزدیک تایم اجرا میشد از همین الانم میشد صدای تشویق بقیه رو شنید ازشون واقعا ممنون بودم همیشه کلی بهم انرژی مثبت میدادن و منم تلاش میکردم با تمرین های بیشتر بهشون استیج های بهتری نشون بدم ولی استرسی که داشتم سرکوب نمیشد!عادی یود بعد یک سال و‌ نیم یه کنسرت داشتم. بعد هوفی کشیدن میکروفونو تنظیم کردم ولی به بک استیج نزدیک شدم و بعد گرفتن اجازه به استیج رفتم.

حدودا دوتا اجرا گذشته بود و خیلی خوش میگذشت و خدارو شکر از استرسم کم شده بود بعد تعویض لباسم به سمت استیج رفتم که اهنگ چهارم رو اجرا کنم ولی- جتی به استیج نرسیده بودم که باهاش رو به رو شدم یه پسر دقیقا کنار هیونینگ بود به طرز عجیبی خوشگل کیوت بود... تلاش کردم ازش چشم بردارم ولی نمیشد پس کل اجرا هارو جوری انجام دادم که انگار بهش توجه نمیکنم.



Report Page