360

360


#نگاریسم‌ 

#۳۶۰

دیگه اصلا نفهمیدم دارم چکار میکنم

با زوری که نمیدونم از کجا اومده بود 

سعید رو هول دادم کنار تا برم 

اما فقط تونستم از زیر سعید بچرخم 

با این حرکت سعید کنار رفت و من دمر افتادم بین مبل و میز

دقیقا تو یه حالتی بودم که خودم خنده ام گرفته بود 

سعید خندید

اما پر رو سریع اومد رو من و گفت

- کحا در میری؟

هم خنده ام گرفته بود

هم از حس بدن سعید رو تنم مخصوصا باسنم استرس گرفته بودم

چون حس میکردم چقدر اون تحریک شده و ...

همین باز استرسم رو بیشتر میکرد

نالیدم

- سعید ... له شدم 

گونه ام رو بوسید و گفت 

- باید به وزن من عادت کنی دیگه 

صورتمو بیشتر چرخوندم تا به سعید نگاه کنم 

اونم میز رو با دستش کنار داد تا جا بیشتر باز شه 

از روم کنار رفت

رو زمین کنارم به پهلو دراز کشید 

دستشو ستون کرد زیر سرش

دقیق نگاهم کرد و گفت

- حالا خوبی؟

سر تکون دادم.

منم چرخیدم 

مدل یعید بههلو دراز کشیدم

نگاهش کردم و گفتم

- الان خوبم‌

سعید خندید

به لبم نگاه کرد و گفت

- یه دست دیگه بریم ؟ 

چشم هام گرد شد 

سعید به چشم هام نگاه کرد

خندید و گفت 

- وای نگار ... آروم باش... منظورم فقط بوسه بود 

زود اخم کردم

خواستم بلند شم 

اما سعید دستمو گرفت و کشید

اختادم تو بغلش و سعید زود پاهامو گرفت

منو کشید رو خودش 

اومدم بلند شم

اما با این حرکت درست نشستم رو زیر شکمش ! 

خودم یهو از حس چیزی که درست وسط پام بود چشم هام گرد شد و ...

سعید نیشش باز شد


دوست دارید زودتر رمان‌نگاریسم‌ رو کامل بخونید؟

از اول تا آخر ؟

فقط با پرداخت ۲۰ هزار تومن تو کانال خصوصی عضو شید و رمان کامل بخونید. رمان کامل ۵۰۰ قسمته

https://t.me/mynovelsell/1188

Report Page