36

36

آموروفیلیا

نمیشد بگم مغزم جواب نمیده چی نوشته برای همین شروع کردم به خوندن 

موارد مورد انتظار 

رعایت بهداشت، رعایت موارد درمانی ، رعایت قانون شخصی، تمکین در تمام شرایط ، مخفی بودن نوع قرار داد و رابطه از همه ، پوشش مورد انتظار ، تعین محل اقامت ، خوردو خوراک ، زمان خواب و ...

سرمو بلند کردم 

این چی بود ؟

قرار داد کاری یا قرار داد بندگی 

با نگاه اجمالی کل قرار دادو نگاه کردم

خسارت عملی نشدن انتظارات نوشته بود 

شرایط فسخ قرار داد

جریمه ها

تشویق ها 

مدت قرار داد آزمایشی یک الی سه ماه در صورت رضایت تمدید

پوفی کردمو سر بلند کردم

ادوارد دقیق خیره به من بود 

برگه هارو بهش دادمو گفتم 

- راستش ... ام ... خیلی ... نفهمیدم چی نوشته 

اخمی کردو گفت 

- پس دو ساعته چی رو خوندی  

داغ شدمو گفتم 

- از متن های اینجوری سر در نمیارم 

ادوارد برگه هارو گرفتو گفت 

- به زبون ساده ... تو عمارت من زندگی میکنی... هرچی من بگم گوش میکنی ... با من رابطه داری و خواستمو برآورده میکنی ... ماهی ۱۵۰۰ دلار میشینه به حسابت . به همین سادگی ... موافقی؟

اینی که ادوارد گفته بود خیلی ساده و خوب بود

برای منی که نه دوست داشتم نه زندگی خارج از این عمارت پیشنهاد خوبی بود 

مخصوصا که ادوارد بدن منو هم تحریک میکردو دیگه مثل دفعه اول نمیشد اسمشو تجاوز گذاشت

میدونستم این رفتارم عادی نیست

طبیعی نبود 

اما من هیچوقت طبیعی نبودم 

با تردید سری تکون دادمو گفتم 

- باشه ... موافقم... 

لبخندی زدو گفت 

- خوبه ... پس بیا امضاش کن 

خودکار و برگه هارو به سمتم گرفت 

پائین همه برگه هارو امضا کردمو بهش دادم 

نگاهی به امضای من کرد و پرسیدم 

- حالا باید چکار کنم 

با لبخند نگاهم کردو گفت 

- حالا برو اتاق خوابم امیلی ...

Report Page