36

36

هوس شبانه

به تپش قلبش گوش کردم چشامو بستم نمیخواستم به هرکسی که اینجا بود نگاه کنم

+...رزا خوابیدی؟

صداشو میشنیدم اما اونقدر خمار خواب بودم که حتی قادر نبودم جوابشو بدم 


کمی جابجا شدو تام رو صدا زد 

+....رزا خوابش برده کلید خونه همراهم نیست کلیدتو بده من برم 


+....ماهم میایم چنددقیقه صبرکن 

ما!!!!

یعنی بع این زودی تام و انجلا شدن ما

سرمو به سینه کریس فشردم 

کاش میشدصداهارو نشنوم 

دستی زیرزانوم قرارگرفتو از بغل کریس جداشدم 


نمیتونستم حدس بزنم که کی هست!!

باصدای انجلا که گفت تام مواظب باش متوحه شدم که توی بغل تامم 


اماچرااینقدرقلبش تندمیتپه از سالن خارج شدیم و وارد باغ شدیم 

+....من که میدونم بیداری 

چشامو بهم فشردمو سعی کردم هیچ عکس العملی نشون ندم 


+....شایدم دلت میخواسته من بغلت کنم که خودتو زدی بع خواب

بااین حرفش اخمی روی پیشونیم نشست من توی بغل کریس بودم اون خودش اومد منوبغل کرد 


موجی از گرما روی اخم پیشونیم حس کردم و لحطه ای بعد لبای تام ازم دور شدن

+....اخم نکن حالا پیشی شوخی کردم 


بامکث تام متوحه شدم که سوار ماشین شدیم 

+...انجلا توجلو بشین من رزا توی بغلمه عقب میشینم


+....باشه 

ماشین حرکت کرد موزیک ارومی پخش میشد 

+....امشب میریم خونه ما انجلا رزا که خوابه امیدوارم توهم مشگلی نداشته باشی 



سرانگشتای تام روی بازوم قرار گرفتن نیم تنم توی بغلش بود و سنگینی نگاهشو حس میکردم 

موهامو از روی صورتم کنار زدو دستشو روی گونه و لبم کشید اروم زمزمه کرد 

+....چرا بامن راه نمیای

دستش ازروی بازوم بالا اومد و گردنمو نوازش کرد کتفموبوسید 


انگار یه جویان برق بهم وصل کرده بودن توی بغل تام جابجاشدم اثار خواستسو ازجایی که توی اغوشش بودم حس میکردم 


پس کی میرسیدیم این راهه لعنتی چراایقد کش اومده 


باتوقف ماشین تام از ماشین بیرون اومد و دوبارع منو توی بغلش گرفت 

+....هی تام میذاشتی خودم بغلش کنم 

 +....کریس فقط درو باز کن لطفا 


چند دقیقه طول کشید تا روی به جسم نرم و داغ فرود اومدم 

اماهنوز سنگینی نگاه و داغی نفسای تام رو حس میکردم 


توی گوشم اروم لب زد 

+....بالاخره یه روز بدستت میارم 


سرانگشتاش گونمو لمس کردن و بوسه کوتاهی روی لبم نشوند و بالاخره ازم جداشد 


چشمامو اروم باز کردم همه بدنم داغ بود نفس عمیقی کشیدم باصدای دراتاقی کع داخلش بودم فورا چشامو بستم و سعی کردم طبیعی باشم


بعداز چنددقیقه کریس کنارم دراز کشید بوی عطرشو حس میکردم چرخیدم و پشت به کریس قرار گرفتم


چرا تام اینکارارو میکرد!!!‌من ک بهس گفته بودم اللن نه!!!!


لبمو گاز گرفتمو سرمونامحصوص تکون دادم

Report Page