348

348


#کوازار

#۳۴۸

بچه ها من اول رمان توضیح دادم کوازار یعنی چی . معنیش چیه. تلفظش چطوریه. واژه انگلیسیش چی میشه و چه ارتباطی به رمان داره هم الان که کاملا مشخصه .

اگر باز برای کسی سوال هست بگه دوباره توضیح بدم 😘


داد زدم

- چرا 

اما هیچکدوم جوابی ندادن و دور شدن

عصبی بالا تر از همه به پرواز خودم ادامه دادم

اون پائین سام به یه اکوان حمله کرد

منتظر یه نبرد بودم

اما سام فقط اون اکوان رو از پشت گرفت و با دست دیگه به پشتش کوبید 

تو یه لحظه نور آبی اون اکوان رو گرفت و لحظه بعد محو شده بود 

آترین هم به یکی دیگه حمله کرد

تا آترین دومی رو نابود کنه.سام اکوان سوم رو نابود کرد

پوزخند زدم

این که خیلی ساده بود 

خواستم برم پائین و بگم سام بیخود منو گذاشت عقب 

اما یهو سیاهی گوشه نگاهمو گرفت

برگشتم به اون سمت و دهنم باز موند

اینبار ده! 

نه نه

۲۰ ! نه نه 

خیلی بیشتر بودن و انگار داشتن بیشتر هم میشدن 

همه به سرعت به سمت سام و بقیه می اومدن...

خدای من ...

نبرد تازه داشت شروع میشد 

بالا تر رفتم و به دور نمای این نبرد نگاه کردم

سام

آترین و ...

رابین که دو نفر تو بغلش بودن

و اکوان هایی که مطمئن بودم بیشتر از ۳۰ نفر هستن

اخوان عوضی 

ما رو روی شبکه داشت و بهمون حمله کرده بود 

سام شمشیرش رو احضار کرد و بال های سرخ آترین تو شعله های آتیش محو شدن...

صدای سام رو تو سرم شنیدم که گفت

- تا مجبور نشدیم... خودتو نشون نده 

سریع پرسیدم‌

- چرا؟

سام جواب ندادو حمله رو شروع کرد

شعله های سرخ و رعدی که دونه دونه اکوان هارو از بین میبرد

اما انقدر زیاد بودن که تو چشم به هم زدنی حلقه کوچکی دور سام و بقیه درست شد 

 سام شمشیرش رو تو هوا تاب داد و رعد قدرتمندی ظاهی شد

شمشیرش رو به اطراف چرخوند و تعداد زیادی از بین رفتن 

آترین مثل یه گوله سرخ به سمت یه دسته رفت و یهو دور تا دورشو شعله آتیش گرفت و تعدادی سوختن

اما دوباره اکوان های جدید اضافه میشدن

این عوضی های دورگه تمومی نداشتن 

به اطراف نگاه کردم

یه دسته دور تر در حال نزدیک شدن بودن

تا دیدم فهمیدم اون عوضی ها برای من هستن...

برای من که نابودشون کنم ...


همین الان با ۲۵ تومن عضو کانال خصوصی شو و ۱۱۰ پارت آماده جلو تر رو بخون 👇👇👇🥰

https://t.me/ng786f


Report Page