345

345

.hfui

به نام نامیِ یزدان...

خلاصه:


ریما اروند دختریِ که توی زندگیش سختی‌های زیادی کشیده. ریما یه خواهر کوچک تر از خودش داره که به سندرم داون مبتلا هست.

پدرش سال ها پیش وقتی ریما کودکی بیش نبوده فوت می‌کنه، از این رو مسئولیت‌شون بر روی دوشِ مادرش هست و با یه پول بخور و نمیر روزگار می‌گذرونن.

ریما در سن ۱۶ سالگی تصمیم می‌گیره درس خوندن رو کنار بذاره و به دنبال کار می‌گرده، تا یکم از بارِ مسئولیتی که بر روی دوشِ مادرش هست رو کم کنه.

تصمیمی که مسیر زندگیش رو با شخصی به نام آژوان محتشم عوض میکنه ...


اسم رمان سورپرایزه، فراد میگم بهتون😜😅

Report Page