34

34

وارث شیخ به قلم ساحل

💖💖 با یه پارت سوپرایز شبانه چطورین 💖💖

34

نه گویا این روز نحس قرار نبود تموم شه 

بلاخره عمو عثمان برگشت به سمت جلو و ماشینو روشن کرد عثمان نگران به من نگاه کرد آروم لب زدم

- اونا کی بودن دنبالشون رفتی ؟

نگاهشو از من گرفت 

صاف نشستو گفت 

- نمیدونم... بهش نرسیدم 

رو صندلیم جا به جا شدم 

عثمان نگران نگاهم کردو گفت 

- حالت خوبه ؟ درد داری ؟

- خوبم. فقط سرم کمی سنگینه ... 

- اذیتت کردن ؟

- موهامو کشید افتادم زمین دیگه چیزی نفهمیدم 

عثمان کلافه دست برد تو موهاشو گفت 

- پلیس اومد هر دو برد . اینجا ... این محله ها خیلی خطرناکه هانا. باید به حرفم گوش میدادی

- میدونم... فکرشم نمیکردم اینجا یانجوری باشه 

عثمان دستمو گرفت. بوسه یا روی دستم زدو گفت 

- بهتره پدر و مادرت نفهمن چی شده . 

نمیخوام بیشتر از این نگران بشن 

سری تکون دادمو سکوت کردم. خیره شدم به بیرون. 

به شهری که رفته رفته زیبا تر میشد و اون رنگ و بوی فقر ازش پاک میشد 

واقعا این محله ها هر دو تو یه شهر بود ؟

یه شهر با اینهمه تفاوت ؟!

وارد حیاط عمارت شیخ احمد شدیم

پدر عثمان به عربی چیزی گفتو عثمان رو به من گفت 

- وقت نهاره اما تو مجبور نیستی بیای. 

میتونی بری بالا استراحت کنی من نهارتو برات میارم 

سری تکون دادمو گفتم 

- عالیه... واقعا نیاز دارم تنها باشم

ماشین جلو پله های عمارت ایستاد. بهیه منتظر ما بود.


خوشگلا وارث شیخ حدودا ۱۰۰ قسمته و دو ماه دیگه تا پایان رمان مونده اگر فصد خرید دارین فقط و فقط و فقط از اینجا فایل کامل رو تهیه کنید 👇

https://t.me/joinchat/AAAAAFijMDIZLKFrzy1MUQ

تنها مرجع فروش رمان های من این کانال هست و تنها ادمین من نگار هست

جلد اول هانا ۱۵ تومنه

جلد دوم که میشه وارث شیخ ۱۲ تومنه

کسی دو رمان با هم بخواد تخفیف داره و میشه ۲۲ تومن.

هر دو رمان تا انتها تو کانال رایگان پارت گذاری میشن 💖 فروش فایل فقط جنبه حمایتی داره و برای افرادیه که عجله دارن زودتر بخونن یا دویت دارن فایلو کامل داشته باشن و دوباره بخونن 😊💗 انتشار رایگان فایل های من بدون رضایت منه هرکسی این کارو کنه تا دنیا دنیاست مدیون منه 😇


Report Page