33

33


میدونید ما یه کانال خصوصی برای کوچولو دلربا داریم؟ اونجا پارتا جلو تره. روزی هم ۲ پارته ! آخرش هم فایل کامل میدیم اونم بدون سانسور !!!! هزینه ورود فقط ۱۸ تومنه اگر خواستید به ادمین فروش پیام بدین👇🚫👇🚫🌹

https://t.me/ng786f


#کوچولو_دلربا 

#۳۳

چشم هام رو ریز کردم و به مارتین نگاه کردم

دلا سریع پشت من مخفی شد و بازوم رو گرفت

از پشت سرم شنیدم که آروم گفت

- خواهش میکنم ... نه ...

اما من به رو خودم نیاوردم

نمیخواستم مارتین حساس شه 

اما حالا که مارتین شخصا اومده بود تا دلا رو پس بگیره

مشکوک تر شده بودم

دستم رو به سینه زدم و گفتم

- جدا ! اونوقت باید بازم هزینه بدم ؟

اشاره کردم بشینن و خودم هم دلا رو تنها گذاشتم و رفتم با مارتین

این جماعت گرگن ...

جلو اینا ذره ای توجه به دلا نشون بدم کافیه برای آتو دادن

زیر چشمی به دلا ترسیده نگاه کردم

کاش میشد بهش بگم‌من جایی نمیفرستمش...

نه حداقل تا زمانی که حقیقت رو نفهمیدم‌

مارتین لم داد رو کاناپه 

به دکتر اشاره کرد وسایلش رو حاضر کنه و گفت 

- عملا باید ده درصد قیمت برده جدید رو بدی ... اما چون تویی میتونم‌ بیخیال این مبلغ شم‌! 

ابروهام بالا پرید

دیگه نمیتونستم خودمو بزنم به اون راه 

آروم خندیدم و گفتم 

 - جدا؟ چون منم ؟ یا چون این برده کوچولو رو میخوای؟

من و مارتین جدی به هم خیره شدیم

منتظر جوابش بودم

خیلی جدی و سرد گفت

- تو بهتره فکر کنی چون تویی! 

لبخندی زدم و گفتم

- خوبه چون در این صورت ترجیح میدم دلا رو پس ندم... خوب تیکه ایه تو رختخواب 

خشم مارتین بیشتر شد

خودمو زدم به بیخیالی و گفتم

- میدونی من فیتیش بچه سال دارم ! 

خدای من

چه دروغ چندشی بود 

اما خب

مجبور بودم بگم 

مارتین مشکوک نگاهم کرد

گویا دروغم داشت میگرفت

سری تکون دادو گفت

- پس برا همینه تا دیدی انتخابش کردی!

سر تکون دادم و گفتم

- آره اما من زود برده ها دلمو میزنن... ازش زده شدم پس میدم به خودت

Report Page