322

322


#نگاریسم

#۳۲۲

هنگ نگاهش کردم و گفتم

- چرا ترمز کردی؟

شاکی گفت 

- تو چی گفتی نگار 

چشم چرخوندم و گفتم

- هیچی بابا اومدم یه نازی کنم ! کل خیابون ترافیک کردی 

سعید آروم سر تکون داد و راه افتاد

ماشین پشتیه قشنگ مارو بست به فحش و از کنارمون رد شد 

سعید اما بی تفاوت بهش تو سکوت راه افتاد

یکم نگران شده بودم

رفتار سعید یکم عجیب بود 

ترسیدم

نکنه اونم قاطی ماطی کن باشه مثل افتخاری

رسیدیم جلو بیمارستان 

سعید یه جا پارک ته خیابون پیدا کرد و به زور ماشین رو جا کرد 

ماشین خاموش کرد

خواستم پیاده شم

اما قفل در رو نزد

سوالی نگاهش کردم که گفت

- نگار ... شاید وقت مناسبی نباشه اما فکر کنم بهتره همین الان بهت بگم

سوالی نگاهش کردم که گفت 

- من از یه چیزی متنفرم 

نگاهم کردو گفت 

- از تهدید و حرف الکی در مورد طلاق و ترک کردن ! 

ابروهام بالا پرید و گفت

- متنفرم متنفرم به دروغ سر هر چیزی بگی جواب رد میدم . یا بعدا بگی طلاق میگیرم

هنگ نگاهش کردم که گفت 

- از نظر من حرفش هم نباید آدم بزنه مگه اینکه واقعا میخواد انجامش بده 

با این حرف جدی تو چشم هام خیره شد و گفت 

- میفهمی منظورم چیه؟

هنگ لب زدم

- نه

واقعا نفهمیدم چش شد یهویی 

شاکی گفتم

- تو اینهمه شوخی میکنی اونم با همه چی! بعد تا من شوخی کردم بهت بر خورد!؟

پوز خند زدم

خودم در ماشین باز کردم و گفتم

- اگه جنبه شوخی نداری پس چرا انقدر با همه چی شوخی میکنی؟

پیاده شدم و در رو محکم کوبیدم


سلام دوستان . اگر دوست دارید بیاید کانال خصوصی و صد پارت جلو تر بخونید. همینطور روزی ۲ پارت داشته باشید به نگار میام بدید . 

اونجا روزی ۲ پارته . 

الان صد پارت جلو تره 

آخرش هم فایل کامل میدیم 

تازه رمان هم یه ماه دیگه اونجا تموم میشه 😍😘💛💛💛

هزینه عضویت فقط ۲۰ هزار تومنه 

@ng786f

Report Page