316

خدایا این چه دکتر و بحثی بود 

سکس تراپ ! 

واقعا لازم بود ؟

نفس عمیق کشیدمو گفتم

- دارم... بله ...

منتظر بودم بگه تعریف کنو من پا به فرار بزارم که گفت 

- خوبع ... پس تو تایم مناسب باید همه فانتزی هاتو برای همسرت بگی . مثلا هر شب یه ربل راجع به فانتزی هات شحبت کنی. راجع به اینکه امروز دلت چی میخواد و دوست داری چیو تجربه کنی

مکث کرد 

به سیاوش نگاه کردو گفت 

- شمام خوب گوش میدی و در حد توانت اجرا میکنی

سیاوش سر تکون داد که دکتر گفت

- این قضیه برای شما برعکسه 

سباوش پرسید

- متوجه نشدم

دکتر توضیح داد

- شما لازم نیست فانتزی هاتو برای همسزت بگی چون این کار باعث میشه اونی که تجربه اش نکرده حس عدم کافی بودن پیدا کنه

گلوشو صاف کردو ادامه داد

- یا حس کنه لابد اینارو با افراد قبل تجربه کردی و حس حسادت یا انزجار پیدا کنه. 

سیاوش خواست چیزی بگه که دکتر گفت

- خیلی بهتره شما راجع به چیزایی که دوست دارین تو سکس صحبت نکنین شما فقط باید عمل کنین... یا اگه چیزی رو دوست دارین میتونین بگین دفعه بعد با هم این کارو هم انجام بدیم نه اینکه بگین وقتی فلان مدل رابطه داشته باشیم من بیشتر حال میکنم! 

سیاوش خودش گفت

- چیزی که با همسرم تجربه نکردمو بیان نکنم؟ منظور شما اینه ؟

دکتر سری تکون دادو گفت 

- دقیقا 

به من نگاه کردو گفت

- خب حالا بریم راجع به بی دی اس ام یا همون رابطه ارباب و برده صحبت کنیم