316

316


۳۱۶

چرخید بره پیش نیما که گفتم

- خیار رو بده مامان بخوره دیگه

وایساد 

یه نگاه به من و یه نگاه به خیار کرد

تو یه حرکت خیارو چپوند گوشه لپ خودش و رفت پیش نیما

منو نیما زدیم زیر خنده و به مامان بابا نیما نگاه کردم ببینم دارن میخندن که دیدم هنگ دارن مارو نگاه میکنن

سوالی و با تردید گفتم

- چیزی شده؟

به هم نگاه کردن و گفتن نه

مامان نیما بلند شدو گفت

- شام حاضره 

واقعا نیل به شام نداشتم

به نیما نگاه کردم که امیسا بغلش نشسته بودو سر گرم گوشی بودن‌

منم بلند شدم پشت سر مادر نیما رفتم

بیشتر رفتم تا از نیما دور باشم

درسته دارم تلاش میکنم که نذارم گذشته ای که قابل تغییر نیست آینده ما رو تغییر بده

اما قلبمو نمیتونستم صاف کنم 

وارد آشپزخونه شدم و گفتم

- کمک کنم ؟

- نه عزیزم کاری نیست میخوای بشقاب هارو ببر

چشمی گفتمو وسایل آمادا رو بردم

میزو چیدم 

اتومات بود حرکاتم

فکرم اونجا نبود

فکرم خستا بود

دلم آرامش از جنس حقیقت اای شیرین میخواست

نه دروغ های گذری 

وسایل تموم شده بود

مامان نیما دیس برنج و ظرف خورشت رو آماده گذاشت رو میز تا من ببرم

در یخچالو باز کرد سالاد و ماست بیرون آورد

خواستم دیس پلو ببرم که مادرش گفت

- بنفشه جان

سرمو بلند کردم

نگاهم کردو گفت

- ممنون که انقدر هوای نیما رو داری

لبخند نزدم

لبخندم نمی اوم

فقط سر تکون دادم

رفتم بیرون

دیس برنجو گذاشتم

اما دیگه برنگشتم داخل

دوست نداشتم در این مورد حرف بزنم

من هوای نیما رو نداشتم

من هوای خودمو زندگیمو داشتم

واقعا اینبار برای نیما اینکارو نکردم

اتفاقا دوست داشتم نیما درد بکشه 

دردی که به روح من وارد میشه رو اونم تحمل کنه 

اما نمیخواستم زندگیم بپاشه

رفتم تو پذیرایی

گفتم شام حاضره

امیسا دست دراز کرد بیاد بغلم

طبق عادت که غذاشو همیشه خودم میدم خواستم بغلش کنم که نیما گفت 

- نه ... هست بغلم

- میتونی بهش شام بدی؟

سعی خودمو میکنم

چیزی نگفتم

برگشتیمسر میز شام.تو سکوت شام خورده شد

نیما تونست به امیسا غذا بده

اما یه دست لباسشو به فنا داد

بازم چیزی نگفتم

میدونستم میخواد مثلا مثبت ظاهر شه

حوصله هیچ حرفی نداشتم

بعد شام سریع لباس امیسارو عوض کردیمو راه افتادیم

امیسا شکمش سیر شده بود تا راه افتادیم خوابید

مام هر دو ساکت بودیم 

قبل اینکه نیما بخواد تو این مسیر طولانی شیطونی کنه خودمو زدم به خواب

اما باز دستش رو پام نشست

Report Page