300

300


سلام دوستان. دیروز پارت سوپرایز داشتین همه خوندین؟


300

یه عقیق سرخ افتاد کف دست ال آی ...

درست شبیه سنگی که هادس از ال آی گرفت ...

ال آی خیره به عقیق گفت 

- عقیق صداقت ؟

رضا سری تکون دادو گفت 

- دقیقا ... تضمین حرفم... اتفاقی که امشب اینجا افتاد هرگز جائی درز نمیکنه 

ناخداگاه لبخند زدم

واقعا پسر بدی نبود 

ال آی خندیدو گفت 

- میدونم ...

رضا گفت 

- امیدوارم این سنگ یه جائی بتونه کمکت کنه... یه جائی که باعث شه از تصمیم امشبت خوشحال بشی 

ال آی دوباره لبخند زدو گفت 

- من از تصمیمم خوشحالم... من با رضایت این کارو کردم... امیدوارم فقط منو پشیمون نکنی 

هر سه خندیدم و گفتم 

- خب دیگه بهتره بریم دنبال بلیط برگشت برا تو ...


ال آی ::::::::::::

از پنجره به مازیار و ویهان و رضا خیره بودم

مشغول بحث بودن

خاتون کنارم ایستاده بود

آروم گفت 

- خیلی عجیبی 

نگاهش کردمو گفتم 

- من ؟

- هممم... 

به من نگاه کردو گفت

- روزی که اومدی بدون هیچ قدرتی بودی... حتی گرگی هم درونت نبود... اما دقیقا رفتارت و حرکاتت همین بود 

خندید 

به بیرون خیره شدو گفت

- اما حالا تقذیبا قوی ترین موجودی هستی که یمشناسم ... اما ذره یا عوض نشدی 

خندیدمو گفتم 


- حالا این خوبه یا بد ؟

- هر دو 

- چرا ؟

- خوبه چون نشونه تواضع توئه... بده چون تو دیگه آدم قبل نیستی ... پس باید تغییر کنی... قدرت بیشتر مسئولیت بیشتر میاره

خاتون به من نگاه کردو گفت 

- مسئولیت بیشتر رفتار پخته تر میخواد 

سر تکون دادم به حرفش که خاتون گفت 

- حتی تو و ویهان... رابطه شما هنوز مثل روزای اوله ... هیجانی و از روی احساس ... 

نفس عمیقی کشیدمو به ویهان خیره شدم

آروم گفتم

- ما زمانی برای متفاوت بودن نداشتیم 

خاتون خندیدو گفت 

- البته که غرورتون این وسط بی تاثیر نبوده 

ناخداگاه منم خندیدم

اما قبل زا اینکه چیزی بگم سپهر از پله ها اومد پائین و گفت

- نقاشی ما تموم شد میای ببینی

- آره حتما

اینو به سپهر گفتم

رو کردم به خاتون و گفتم 

- حالا برای این ایرادات پیشنهادی دارین 

خاتون خندیدو گفت 

- مسلمه ... اول از همه به جای بازی با این سه تا وروجک... خوابشون کن ... بزار وقتی ویهان میاد تایم با هم بودنتون بیشتر باشه 

خندیدمو خواستم برم که دستمو گرفت

خیلی جدی نگاهم کردو گفت


راستی تا یادم‌نرفته رمان های #وارث شیه و #دمی گاد رو از دست ندین ها . خیلی خوبن جلد دوم هانا عروس شیخ و تبدیل شده هستن 😍😘

کانال های

@moooj

@jofthaft

Report Page