30

30


متین گفت بیارن 

من هنوز گیج بودم 

متین گفت

-...اینارو ببر خونه یجایی بذار مامانت نبینه خونه که اماده شد میبرم اونجا 

+...ب...باشه...اینا برا منه؟ 

باخنده گفت

-...ن پس برا منه...معلومه برا توهست دلم میخواست خودم انتخابشون کنم 

فروشنده اومد کلی مدل های مختلف آورده بود 

یه بادی خرگوشی برداشت تل سر داشت و یچیز حالت دم که سرش یه چیز پلاستیکی بود 

حتی نمیدونستم به چه دردی میخوره

یه بادی دیگه هم برداشت

بندای نازک و کلفت توهم میخوردن 

چندتا مدل دیگه هم انتخاب کرد 


مامان زنگ زد رو گوشیم گفت زودتر بیاین بریم خونه 

 لباسا روحساب کرد از مغازه اومدیم بیرون 

متین گفت

-...مامانت زنگ زد وقت نشد...یروز دیگه میایم خرید شرت و سوتین من خرید لباسای فانتزی رو دوس دارم خوشم میاد 

مکث کردو ادامع داد 

-...هروقت خاستی بخری باخودم میای برات انتخاب میکنم...

یه دفعه با عصبانیت وایساد بازوم و گرفت گفت

-...من رو این مورد حساسم پس به حرفم گوش کن فهمیدی ؟ 

بادرد نگاش کردم بازومو از دستش بیرون کشیدم و گفت

+...باشه متین من که چیزی نگفتم

رسیدیم پیش مامان 

باهم رفتیم سمت ماشین 

مامان گفت متین لباس خرید ؟ منم فقط گفتم اره 

رسیدیم خونه بااصرار مامان متین شام موند 

زنگ زد به مادرش و گفت بعد شام میاد خونه

مامان رفت تواشپزخونه شام درست کنه 

منم رفتم بالا لباس عوض کنم 

چادرمو آویز کردم 

روسری و مانتومو بیرون آوردم 

همین که دکمع شلوارمو باز کردم در اتاق باز شد 

هینی گفتم و پریدم عقب 

متین اومد داخل و گفت

-...آروم منم 

شومیزمو از روی تخت چنگ زدم و گفتم 

+...دارم لباس عوض میکنم برو بیرون 

شومیز رو از دستم گرفت و گفت 

-...کسی شوهرشو از اتاقش بیرون نمیکنه

اولین بار بود با تاپ منو میدید 

سرشو توگردنم فرو کرد نفساش حالمو عوض میکرد

لبشو روی پوست گردنم کشید و اورد پایین 

بالای سینمو بوسید یقمو پایین داد و تویه حرکت نوک سینمو مکید

سلام دوستان. اگر دوست دارید پارت های بیشتر و جلو تر رو بخونید به خودم پیام بدید و عضو کانال خصوصی رمان ناجی بشید 👇👇

https://t.me/SJo_sara


تو اون کانال روزی دو پارت میزاریم و پارتا از اینجا جلو تر هست . و پستی جز پارت رمان تو اون کانال گذاشته نمیشه🙂 هزینه عضویت ۲۲هزار تومن هست در آخر هم فایل کامل رو میدم خدمتتون. سوال دیگه ای دارید هم جواب میدم

Report Page