30

30

آموروفیلیا به قلم ساحل

ناخداگاه اینو سرش داد زدم

- من عذابت میدم چرا تشکر میکنی ؟

با ترس نگاهم کرد 

با همون من و من گفت

- چون... ادامه ... ندادی ...

کلافه دست برم تو موهام 

لباسمو مرتب کردم

حسم پریده بود واقعا 

به سمت در رفتمو بدون حرف زدم بیرون 

من چم شده بود 

چی میخواستم

مشکل کجا بود

چرا حسم پرید ! 

الان از چی عصبانیم؟!

داشتم دیوونه میشدم 

برای اولین بار تو زندگیم نمیدونستم چی میخوام و چطور حال خودمو خوب کنم

از زبان امیلی: 

به در بسته نگاه کردم

چرا رفت...

اینجوری چرا رفت...

چرا از رفتنش ناراحتم ؟!

چرا از اینکه باهام این کار هارو کرد ناراحت نیستم ؟

با شوک نشستم رو تخت

رد دست های ادوارد رو بدنم بود

کبودی لب هاش رو سینه هام بود

من چم شده !

چرا گذاشتم؟

چرا بهش گفتم تحریک میشم؟

چرا لذت بردم؟

بی لختیار زدم زیر گریه 

من از ادوارد کلارک متنفرم

مغرور ... خود رای ... دیکتاتور ...زورگو ... لعنتی ... جذاب ... سکسی ... 

سرمو تکون دادم

دیوونه شدم

من دیوونه شدم

بلند شدمو سریع وسایل حمامو برداشتم 

لباس کثیفمو پوشیدمو به سمت حمام انتهای راهرو رفتم

باید خودمو بشورم.از ادوارد و فکرش و عطرش پاک شم

شاید بعدش مغزم کار کنه

وارد حمام کارکنان دختر شدمو داخل یکی از کابین ها رفتم

آب داغو باز کردمو رفتم زیر دوش

اما انگار داغی آب هم منو آروم نمیکرد

اشکم شدت گرفت

به هق هق افتاده بودم که کسی به در زد

Report Page