#3

#3


🍁🌾 @KhanoOm_KhoOnee 🌾🍁


🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁

#خـانم_خــونه

#3


در ذهن دنبال جوابی دندان شکن برایش بودم..اما کاملا حق با او بود


مقصر من بودم..


برای بار دوم امروز کنف شده بودم و این یعنی یک شروع افتضاح!

هنوز بدنم میلرزید..خشم بود یا ترس نمی دونم! شاید هم از خبری بود که بهنام بهم داده بود..


هرچی که بود مخفی اش کردم و کم نیاوردم..

دلم نمی خواست پیش این بچه قرتی بی دست و پا به نظر بیام..


چشمهامو ریز کردم و ذره ای از لحن طلبکارانه ام کم نکردم:

_ حالا هرچی...تو حق نداری ماشینتو افقی تو یه کوچه عمودی پارک کنی..


نفسی حرصی کشیدم،کاش لال می شدم.

خودم هم فهمیدم جوابم بسیار احمقانه بود،مخصوصا وقتی لبخند زیرکانه ای زد و قدم دیگری برداشت و فاصله کم رو کم تر کرد.

 چشمهای نقره ایش عجیب برق می زد..

با زبانم،لبهای برجسته ام را که بی اختیار و هیستیریک می لرزید،خیس کردم.



🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁

#خـانم_خــونه

🍁🌾 @KhanoOm_KhoOnee 🌾🍁

Report Page