;3

;3


فاک نفس عمیق
دم بازدم
لنت بت
قراره با دستای لرزون اینو تایپ کنم و کلمه هامو توی ذهنی ک بهم ریختس بچینم
خوشبینم ک خوب دربیاد

اهنگی ک داره پلی میشه همینیه ک الان دادم بت و نمیدونم متنش شاده یا غمگین فقط یادتو میوفتم وقتی میشنومش و همه ی توجهم از اهنگ ب سمت کوچولوی دوست داشتنیم میره
س ماهه ک همدیگه رو پیدا کردیم و
ی ماه کنارهم نشستیم و ارامشو توی چهرمون نشون دادیم و توی درونمون با حسای مختلف جنگیدیم

ماه بعدی گزاشتی سرمو رو شونت بزارم و بهت گوش بدم و دنبال مطمئن شدن گشتیم

حالا ک تورو تو اغوشم گرفتم و میزاری برات حرف بزنم و اروم ببوسمت برام شیرین ترینه

اگه پر از خط خطیایه سیاه باشم میتونم دست تورو بگیرم و ببینم چطور از نوک انگشتم تا قلبم اروم گرفته
تو برام مثل خاب اوری
همونقدر غرق کننده و شیرین
طوری منو ب طرف خودت میکشی ک دیگ قلبم نمیخاد حتی ی کوچولوعم ازت فاصله بگیرم

من برات چیم؟میتونم برات ارامش بخش باشم؟
کنارت بشنم و انگشتامو ب ریتم اهنگی ک داری گوش میدی رو دستت بکشم وبرات از دوست داشتن و داستانای افسانه ای بگم
تو بغلم نگهت دارم تا نیوفتی
موهاتو نوازش کنم تا بخابی
قلقلک بدم تا بخندی
گونت رو ببوسم تا گریه نکنی
اینا برام ی رویای شیرین بود ولی الان ک برای منی و من اجازشون رو دارم قلبم گرم شده و ارومتر میزنه
"اونها باهم دیوانه شدن،میخندیدن و اشک میریختن،و چیزی جز صدای پرندگان سفید و قاصدک های مرواریدی حواسشون رو از همدیگه پرت نمیکرد"



Report Page