29

29


29

برام جالب بود چرا انقدر پیگیر ازدواج من شده 

نگاهش کردمو گفتم 

- نه ... تنها دلیلی که تا حالا ازدواج نکردم این بود که فرد مورد علاقمو ندیدم 

با نمک خندیدو گفت 

- چه جالب... فکر کنم اون فرد خیلی خوشبخت باشه که بعد دیدن نصف بیشتر دنیا تو ازش خوشت بیاد 

حرفش باعث شد یه لحظه مکث کنم 

حرف عجیبی بود

مخصوصا که اون یه نفر هانا بود 

رو کرد سمت جمعیت وسط سن رقص و گفت 

- به نظر میرسه تو دنبال عشق واقعی هستی ... اینچیزا سخت به دست میاد 

رو کرد به منو گفت 

- یه جا خوندم همه دنبال عشق واقعی هستن اما در نهایت خسته میشن و با کسی ازدواج میکنن که براشون ظاهرا جذاب تره...

به حرفش فکر کردمو گفتم 

- خب میتونه کسی که جذابه عشق واقعیشونم باشه

- اون دیگه خوشبختی خیلی بالایی میخواد 

هر دو خندیدیم که هانا گفت 

- اتفاقا تو مرد جذابی هستی 

تا این حرفو زد دستشو گذاشت رو دهنشو گفت 

- اوپس... مطمئنی تو این نوشیدنی الکل نبود 

از حرکتش بلند خندیدمو گفتم 

- مرسی از این تعریفت ! و نه ... اون نوشیدنی الکلی نبود 

گونه ها سرخ شد و خیره شد به رو به رو و گفت 

- ببخشید من اولین بارمه اومدم کلوپ اصلا نمیدونم اینجا باید چه حرف هائی زد. بابا میگه من زیادی کنجکاورم

خندیدمو گفتم 

- اتفاقا دقیقا میان کلوپ که با هم آشنا شن و از هم تعریف کنن... تو هم دختر خیلی زیبا و جذبی هستی هانا 

با خجالت نگاهم کرد 

آروم گفت 

- مرسی... تو اینجوری فکر میکنی ...


سلام دوستان. امشب یا فردا فایل کامل هانا برای دوستانی که عجله دارن و تحمل پارت به پارت خوندن ندادن تو این کانال قرار میگیره

http://t.me/mynovelsell

قیمت فایل کاملش و تعداد صفحاتش هنوز مشخص نشده چون دست ویراستاره .

رمان #هانا تو کانال موج طبق روال همیشگی رمان های من تا قسمت آخر بصورت #رایگان قرار میگیره .

Report Page