#29

#29


#قسمت29

#رمان_برده_هندی🔞

ریــــمـا


با گریه از سالن عمارت زدم بیرون... همینطور که دستم رو زیر شکمم گذاشته بودم به پاهای بی رمقم بیشتر سرعت دادم و به پشت عمارت پناه اوردم...

پاهامو توی شکمم جمع کرده بودم و سرم رو روی زانوهای لرزونم گذاشتم و باصدای بلند زدم زیر گریه...

با صدای خاتون ترسیده هینی کشیدم...

+پاشو دختر انقدر خودت و عذاب نده از من نصیحت به تو سعی کن به ارباب و سلما خانوم عادت کنی وگرنه این عمارت میشه برات جهنم...

با چشمهای گریون نگاهش کردم که بازوم رو توی دستش گرفت و کمکم کرد از روی زمین بلند بشم...

با کمک خاتون به سمت همون اتاقی که قبلا داخلش بودم رفتیم که به یکباره سلما جلوی راهمون سبز شد.

+این دختره هزره رو کجا میبری خاتون!

-اقا دستور دادن ببرمشون توی اتاق کارشون....

یهو جیغی کشید و خم شد سمتم و به موهام چنگ انداخت و کشیدشون که با درد نالیدم:

+تو رو خدا ولم کنید خانوم درد میکنه اخه مگه من باهاتون چکار کردم که اینکارو باهام میکنید...

-خفه شوووو خفهههه شو دختره بیشرف زبونتم که درازه تازه داره میگه مگه من چکار کردم!!!

شوهرم و ازم گرفتی چی از این بدتر....


با تعجب و دهن باز داشتم نگاهش میکردم... این چی داشت میگفت!!!! زن ارباب!!!!؟

اخه چطوره ممکنه؟!

مگه میشه زن داشته باشی و با دختر های دیگه همخواب بشی؟!

ناباور قدمی به عقب برداشتم و ازش دور شدم و دست لرزونم رو روی صورت یخ زدم گذاشتم...

خدایا باورم نمیشه من باعث ویرون کردن زندگی سلما و ارباب شده باشم...

همینطور که با صدای بلند گریه میکردم دویدم و خودم رو به اتاقی که ارباب دستور داده بود برای من حاضر کنن رسوندم وبدون توجه به چیزی خودم رو توی اتاق انداختم و دراتاق رو قفل کردم .

با هق هق پشت در سر خوردم و روی زمین نشستم و زانوهام رو بغل کردم ...

هق هق گریه ام رو تو گلو خفه کردم و به بخت بدم زار زدم...

اشکهام رو با استین لباسم پاک کردم و موهای فر بلندم رو از دورم جمع کردم و یک طرفه روی شونه چپم ریختم و از پشت در بلند شدم و خودم رو به تخت رسوندم و دراز کشیدم...

تازه نگاهم افتاد به دکور جدید و شیک اتاق سفید بادمجونی کمرنگ.... جلوه شیکی تو اتاق ایجاد کرده بود واقعا زیبا شده بود اما اینا هیچ تاثیری توی بهبودی حال بدم نداشت...

همینطور که توی فکر و خیال بودم یهو باصدای دراتاق بعد هم صدای بَم ارباب که از پشت درمیومد خشکم زد...

Report Page