نظریه اسناد

نظریه اسناد

یگانه اعلا| انجمن علمی مدیریت صنعتی دانشگاه علامه طباطبائی

▫️یکی از ابعاد مهم رفتار فرد در سازمان، ادراک است. اگر افراد هر چیزی را به یک شکل درک می‌کردند، کار ‏مدیریت بسیار آسان بود؛ اما اشخاص یک چیز واحد را به شکل‌های مختلف ادراک می‌کنند. رفتار آدمی نیز ‏براساس همین ادراک از واقعیت صورت می‌گیرد، نه براساس خود واقعیت.‏

▫️ادراک از احساس بسیار پیچیده‌تر و مفهوم آن گسترده‌تر است. احساس به طور کلی با رفتارهایی دقیقاً ‏ابتدایی سروکار دارد و این رفتارها عمدتاً معلول کنش فیزیولوژیکی هستند. به این ترتیب انسان برای تجربه ‏کردن رنگ، نور، شکل، بلندی صدا، گرما، بو و مزه از حس استفاده می‌کند. اگرچه ادراک عمدتاً داده‌های خام ‏را از حواس می‌گیرد، اما فرآیند شناختی ادراک ممکن است این داده‌ها را تعدیل و یا کاملاً دگرگون سازد. به ‏بیان دیگر، فرآیند ادراکی، چیزهایی را به دنیای حسی می‌افزاید یا از آن کم می‌کند. برای مثال، انسان ممکن ‏است احساس کند که شیئی در حال حرکت است و فرآیند ادراک بگوید که آن شی ساکن است.‏

▫️رفتار آدمی نیز بر اساس همین تعبیر از واقعیت است. از آن جا که تجارب، شخصیت، علایق، نیازها و ‏انگیزه‌ها و نگرش افراد متفاوت است، آن‌ها به طور متفاوت به ادراک رویدادها و مسائل می‌پردازند. اکنون ما ‏می‌خواهیم علت‌های نهفته در موقعیت‌ها و شکست‌ها، پیروزی‌ها و مصیبت‌ها، مقبولیت‌ها یا طرد شدن‌های ‏اجتماعی‌مان را بدانیم.‏

▫️فریتز هایدر را آغازگر رویکرد اسناد در حیطه روانشناسی می‌دانند. به دنبال هایدر، افراد زیادی در بسط و ‏گسترش نظریه اسناد نقش داشته‌اند که از آن جمله می‌توان به راتر، واینر و سلیگمن اشاره کرد. واینر، ‏اصطلاح اسناد را این‌گونه تعریف می‌کند: «اسناد به ادراکی گفته می‌شود که افراد از علیت نتایج رفتار خود ‏دارند.»‏

نظریه اسناد ابزاری است که به وسیله آن، بهتر می‌توانیم رفتار افراد را در سازمان درک کنیم و علل بروز رفتار ‏افراد را شناسایی کنیم. این نظریه که موضوع جدیدی در رفتار سازمانی است با ادراک، ‌انگیزش و رهبری ‏ارتباط پیدا می‌کند. طبق این نظریه ما رفتار را می‌بینیم و بعد علت‌ها را به آن اسناد می‌کنیم. براساس آن، ‏‏‌هنگام مشاهده رفتار یک شخص، درصدد برمی‌آییم تا مشخص کنیم که آیا این رفتار علت درونی دارد یا علت ‏بیرونی. برای مثال، اگر یکی از کارکنان کارش را خوب انجام ندهد،‌ امکان دارد که مدیر او، عملکرد ضعیف وی ‏را به حساب عدم توانایی و انگیزش او بگذارد. این یک نمونه از اسناد درونی است؛ اما اگر مدیر عملکرد ‏ضعیف وی را به حساب مسائل مدیریتی و فرهنگ حاکم در سازمان بگذارد، ‌یک نمونه از اسناد بیرونی است. ‏بنابراین، تشخیص علت رفتار مبنایی برای بحث رهبری و نفوذ در رفتار کارکنان و بهبود انگیزش است. اگر در ‏تشخیص علت رفتار، اشتباه شود، در اقدامات بعدی مدیریت نمی‌توان نتیجه مطلوب اخذ کرد.‏

▫️در شروع فرآیند نظریه اسناد، ما رفتار را مشاهده می‌کنیم؛ سپس آن را برحسب درجه تطابق (‏consensus‏)، ‏درجه تداوم رویه در رفتار (‏consistency‏) و میزان تفاوت (‏distinctiveness‏) ارزیابی می‌کنیم.‏

الف) تطابق: یعنی درجه همانندی رفتار مشاهده شده با رفتار دیگران در همان موقعیت. اگر تطابق بالا باشد، در آن ‏صورت علت رفتار احتمالاً بیرونی است. اگر این همانندی در رفتارها پایین باشد، علت درونی دارد. برای مثال، ‏اگر همه افراد یک واحد سازمانی با تأخیر وارد سازمان شوند، رفتار مشاهده شده با رفتار دیگران تطابق بالا ‏دارد و علت بیرونی است. لذا این مشکل نتیجه مسائلی محیطی و عوامل مدیریتی حاکم است.‏

ب) تداوم رویه در رفتار: یعنی میزان تکرار رفتار مشاهده شده در همان موقعیت. اگر رفتار خاصی چندین بار ‏تکرار شود، تداوم رویه زیاد است، احتمالاً علت درونی دارد. لذا هر قدر در نوع رفتار، مثلاً تأخیر، تداوم رویه ‏مشاهده شود، شخص مشاهده‌کننده یا مدیر آن را به حساب عوامل درونی یا خود شخص می‌گذارد؛ اما اگر ‏شخصی همیشه منظم بوده و به موقع سرکار حاضر ‌شده است ولی یک روز خاصی باتاخیر وارد شود، مدیر ‏نمی‌تواند برچسب بی‌انگیزه بودن یا تنبلی به او بزند.‏

ج) تفاوت: یعنی درجه تفاوت یک رفتار مشاهده شده در موقعیت‌های مختلف. آیا فرد در موقعیت‌های مختلف ‏رفتارهای متفاوت خواهد داشت؟ آیا در سایر محیط‌های کاری این رفتار از او مشاهده شده است؟ اگر تفاوت ‏کم باشد، احتمالاً نتیجه‌گیری می‌شود که رفتار شخص مورد نظر علت درونی دارد؛ یعنی همین رفتار در سایر ‏واحدها از او بروز کرده است.‏

▫️مثال: «فرض کنید یکی از کارکنان جنجال ایجاد کرده است و مانع کار دیگران شده است. اگر شخص مزبور ‏تنها کسی است که مانع کار دیگران می‌شود (تطابق کم)، و اگر او این رفتار را چندین بار در هفته تکرار ‏می‌کند (تداوم رویه زیاد) و اگر در سایر محیط‌های کاری نیز این رفتار از او مشاهده شده است (تفاوت کم)، ‏نتیجه‌گیری منطقی آن خواهد بود که رفتار شخص مورد نظر علت‌های درونی دارد.»‏

▫️اسناد در رفتار کاربردهای مهمی در مدیریت دارد. برای مثال، اگر عملکرد ضعیف را به علت‌های درونی، مانند ‏توانایی و انگیزش، اسناد کنیم، آنگاه می‌توانیم استراتژی خاصی را برای بهبود بخشیدن به آن برگزینیم و از ‏طرف دیگر، اگر عملکرد ضعیف را به علت‌های بیرونی نسبت دهیم، مانند محدودیت منابع، ضعف در طراحی ‏شغل یا ضعف مدیریت، برای تغییر آن‌ها اقدامات لازم و مربوط را انجام می‌دهیم.‏

▫️افراد با نگاه کردن به خویش نیز اسناد می‌کنند. برای مثال، اگر افزایش حقوق را به تلاش بیشتر خود اسناد ‏کنیم، ممکن است کماکان به تلاش خود ادامه دهیم و از طرف دیگر، اگر تصور کنیم که افزایش حقوقمان به ‏سبب علاقه مدیر به ما بوده است، ‌آنگاه تلاشمان متوجه تحکیم هرچه بیشتر روابط با مدیر می‌شود. به طور ‏کلی، نظریه اسناد این نوید را می‌دهد که آگاهی ما از محیط سازمانی و شناسایی علل عملکرد افراد روبه ‏افزایش خواهد بود. بدون توجه به این نظریه، در تفسیر وقایع ممکن است خطاهای زیادی در ادراک صورت ‏گیرد. برای مثال، رخدادی که علل بیرونی دارد، به علل درونی نسبت داده شود یا برعکس، رخدادی که علل ‏درونی دارد، به علل بیرونی نسبت داده شود. به این مسئله خطای بنیادی در ادراک گویند.‏

▫️به عقیده واینر، اکثر تبیین‌های افراد از موفقیت‌ها و شکست‌هایشان، دارای سه بعد یا سه جنبه مهم است؛ ‏درونی در مقابل بیرونی، باثبات در مقابل بی‌ثبات و قابل کنترل در مقابل غیر‌قابل کنترل.‏

الف) بعد مکان کنترل به ویژگی‌های درونی و بیرونی اشاره دارد. مکان یعنی اینکه آیا علت در درون فرد قرار ‏دارد یا در بیرون او. علت‌هایی که در درون فرد قرار دارند مثل شخصیت، هوش، مهارت، تلاش، راهبرد و... ‏هستند و در مقابل، علت‌هایی که در بیرون فرد قرار دارند مثل هوا، تأثیر دیگران یا دشواری تکلیف هستند.‏

ب) بعد ثبات، یعنی علت‌ها از نظر پایداری هم فرق می‌کنند، برخی انتساب‌ها مثل هوش، توانایی و شخصیت ‏نسبتاً بادوام هستند، در حالی که انتساب‌های دیگر مثل خلق، تلاش و شانس زودگذرند و لحظه به لحظه ‏تغییر می‌کنند. انتساب‌های علّی که در زمان و موقعیت‌های مختلف ثابت هستند، علت‌های پایدار نامیده ‏می‌شوند، در حالی که انتساب‌هایی که در زمان و موقعیت‌های مختلف تغییر می‌کنند، علت‌های ناپایدار نامیده ‏می‌شوند.‏

ج) بعد کنترل پذیری، علت‌های قابل کنترل را از علت‌های غیر‌قابل کنترل متمایز می‌سازد. تلاش نمونه‌ای از ‏علت‌های قابل کنترل است، در حالی که مثلاً شانس یا آب‌وهوا نمونه‌ای از علت‌های غیرقابل کنترل هستند. ‏مثلاً یک فرد می‌تواند میزان تلاش خود را به صورت ارادی کاهش یا افزایش دهد، اما این در مورد شانس ‏صدق نمی‌کند.‏


ویراستار: مهرنوش میرزایی‌مهر


@atu_sanati

Report Page