277

277


#رئیس_پردردسر 

#۲۷۷

بلند شد و گفت 

- تو با من میای ...

دستمو دوباره کشیدمو گفتم

- هرگز... ولم کن وگرنه جیغ میزنم 

جاناتان پوزخند زد و گفت 

- خوبه جلب توجه کنی یه سوژه جدید برای متئو میسازی! 

با این حرف دستمو کشید که محکم با پاشنه کفشم کوبیدم به پاش

از درد قیافه اش جمع شد

اما سریع دستمو کشیدم و دوئیدم بیرون

از کافه زدم بیرون

دوئیدم سمت شرکت 

کافه خیلی نزدیک بود 

جاناتان پشت سرم اومد و دوباره مچ دستمو گرفت

منو کشید سمت خودش

جیغ زدم

- ولم کن لعنتی ...

وکیل متئو با دوربین دوئید سمت ما 

داد زدم 

- کمک 

اما اون فقط فیلم گرفت

جان دستمو کشید سمت ماشینش و متوجه دوربین وکیل شد 

دزدگیر ماشین زد تا منو به زور سوار کنه و داد زد

- بیچارتون میکنم 

دوباره لگد زدم به پاش اما ولم نکرد و کشید 

در ماشین باز کرد 

خواست هولم بده داخل که در بسته شد 

متئو بین در و من ایستاد 

جاناتان ناخداگاه ولم کردو من سریع دوئیدم پشت متئو 

آروم اما پر از خشم گفت 

- جان ... تو یه بار اشتباه کردی ... جرا میخوای دوباره ... تکرارش کنی


سلام دوستان.

رمان ۷ روز دیگه تموم میشه

از فردا رمان #کوچولو_دلربا رو میتونید تو کانال زیر پارت روزانه بخونید.

همین الان خم با تخفیف ویژه و فقط با 15 هزار تومن نسخه کامل رمان #رئیس_پردردسر رو میتونین خریداری کنید

قیمت نسخه کامل ۲۰ هزار تومن هست 

اما برای شما که اعضای کانال هلو هستید ۱۵ تومن میشه . برای خرید به نگار پیام بدید . حتما اسم رمان بگید و بگید عضو کانال هلو هستید👇فایل کامل بیش از ۱۰۰۰ صفحه است که میشه ۳۰۰ پارت👇

https://t.me/ng786f



Report Page