262

262

تجربه عشق خاکستری

بدنم سر شده بود 

پشتم به دیوار کوبیده میشدو استخونام درد گرفته بود 

فشار دستش سیاوش رو رون پام به حدی بود که انگار استخونمو گرفته بود 

لاله گوشمو بلاخره رها کردو ضربه آخرو زد 

بدنم پشت سر هم نبض میزد 

سیاوش خودشو عقب کشیدو گرمای آبش روی رونام حرکت کرد 

این یه رابطه خشن بود و کبودی لب و گردنم و لباس های نیمه بیرون اومدمون اینو خوب نشون میداد

سیاوش نفسشو با حرص تو گردنم خالی کرد 

عقب رفتو پامو رها کرد 

نگاهش رو سر تا پای من چرخید و با نگاه من قفل شد 

تو چشم هاش خشم... عصبانیت... پشیمونی ... همه چی موج میزد 

نفسشو سنگین بیرون دادو گفت 

- باز داغونت کردم ...

به سختی رو پا بودم 

لبخند محوی زدمو گفتم 

- خودم میخواستم ...

حس کردم الان میفتم که سیاوش بغلم کرد 

تو آغوشش خیالم راحت شدو دیگه نفهمیدم چی شد 

وقتی بیدار شدم اتاق تاریک تاریک بود 

لخت زیر پتو تو تخت سیاوش بودم 

اما خودش نبود 

به سختی بلند شدمو نشستم

رون پام حسابی درد میکرد 

حس لباس پوشیدن نداشتمو پیراهن سیاوش که رو زمین بودو برداشتمو پوشیدم 

خیلی گرسنه بودم 

بدون هیچ لباس دیگه رفتم بیرون اتاق 

خونه ساکت و نیمه تاریک بود 

رفتم آشپزخونه و در یخچال باز کردم

جعبه پیتزای داخل یخچال نظرمو جلب کردو بازش کردم

دو برش داخلش بود 

هر دو داخل ماکروفر گذاشتم تا گرم شه که با صدای سحرا از جام پریدم 

 - آرام ...

با خجالت برگشتم سمتش 

وضعیت خوبی نداشتم

اما نگاه شوکه سحرا منو شوکه تر کرد 

نگاهش رو تنم چرخید و سریع گفتم 

- ببخشید ... نمیدونستم خونه ای 

خواستم برم اتاق و لباس بپوشم که سحرا بازومو گرفت 

منو برگردوند سمت خودشو گفت 

- آرام... سیاوش باهات چکار کرده ؟

واقعا نمیدونستم چکار کرده 

با تردید گفتم 

- چی شده مگه ؟

سحرا منو به سمت آینه قدی تو پذیرایی بردو شوکه به تصویرم نگاه کردم 

این من بودم ؟

لبم و دور لبم خون مرده و کبود بود 

 گردنم هم همینطور 

از خون مردگی به سرخی و بنفش میرسیدو لاله گوشم هم همینطور 

در حدی کبود بودم که انگار کسی منو زده باشه 

کمی از کبودی بین پام که حالا کمرنگ شده بود هم پیدا بود 

سحرا نگران گفت 

- با هم دعواتون شد ؟

سری تکون دادمو لب زدم

- نه خیلی 

سحرا نگاهش به کبودی پام افتادو گفت 

- آرام ... ببخشید اینو میگم ... اما ... نگرانتم... 

سوالی نگاهش کردم که گفت 

- واژن و رحمت درد داره ؟


لینک قسمت اول داستان ساحل که گفتم شاید خوشتون بیاد اینجاست👇

https://t.me/Moooj/87544

Report Page