26

26

آموروفیلیا

هر روز یه قسمت جدید با هشتک #آمور تو کانال موج بخونین


امیلی کجارو داشت بره جز اتاق خودش ؟

یه راست رفتم سمت اتاق خدمتکار ها 

یکی از دختر ها داشت با چرخ مخصوص ملحفه های تمیز رد میشدو تا منو دید سریع ایستاد

با شوک نگاهم کرد که گفتم 

- اتاق امیلی کجاست ؟

با انگشت اتاقی رو نشون دادو بدون مکث به اون سمت رفتم

بدون در زدن وارد اتاق امیلی شدمو با دینش که شوکه وسط اتاق ایستاده بود درو پشت سرم قفل کردم

با شوک و ترس به من نگاه کرد 

دستمو به سینه زدمو گفتم 

- من تحریکت میکنم >؟

گونه هاش انقدر سرخ شد که انگار بهش سیلی زده باشی لبشو گاز گرفتو فقط نگاهم کرد که گفتم

- جواب بده امیلی وگرنه مجبورم خودم چک کنم ببینم تحریک دی یا نه 

چشم هاش از شوک گرد شد و لب باز کرد

اما بازم مثل همیشه با من و من گفت 

- شما... به من... شما ... تجاوز ... به من... من... نمیخوام...

کلافه رفتم سمتشو گفتم 

- بسه امیلی ... بزار راح ساده ترو بریم 

دستمو رو سینه اش کشیدمو خیلی سریع نوک شینه هاش تحریک شده بیرون زد که گفتم 

- خب... بدنت میگه من تحریکت میکنم

وقتی مقاومت نکرد بیشتر بهش نزدیک شدمو کمرشو تو دستم گرفتم 

کشیدمش سمت خودم 

بازم مقاومت نکردو شوکه نگاهم کرد

دستمو رو باسنش کشیدمو سریع بردم بین پاش

از خیسی شورتش که انگار تو آب افتاده بود جا خوردم

انقدر تحریک شده بود ؟

فشردمش به بدنم تا بفهمه من چقدر تحریک شدم

داشتم منفجر میشدم

من همیشه به خیسی بین پای دخترا حساس بودم

اونم این خیسی که بکر و واقعی بود 

تو گوشش گفتم 

- امیلی ... بیا اینبار همکاری کن تا هر دو لذت ببریم 

انگار تازه به خودش اومد 

یهو هولم داد و عقب رفت 

دهنش باز و بسته شد 

اما باز نتونست حرف بزنه که رفتم سمتش 

بغلش کردمو لبشو بوسیدم 

این اولین بار بود داشتم لب امیلی رو میوبسیدم

شوکه خشک شد

دستمو بردم تو موهاشو حریصانه تر بوسیدمش

من نمیگذشتم... 

نمیتونستم بگذرم ازش...

Report Page