26

خبر خووووووووووب داریم ما

رمان #نگاه دوباره رایگان قرار میگیره

ماجرای مردی که میل جنسیشو به دختر عموش کتمان میکنه و ادعا داره بهش هیچ حسی نداره اما 🙊 دستش رو میشه 👇👇👇👇

https://t.me/falomah/64534

#دمی_گاد 

#26

بروس به سمتم حمله کرد

با سرعتی که انتظارشو نداشتم

تب خون اونو به موجود سریع تر تبدیل میکرد 

از جام پریدم اما بازومو جنگ زد 

با مشتم کوبیدم به صودتشو از در زدم بیرون

دستمو پاک کردمو از پایگاه خارج شدم 

نمیدونم این تب خون برای بروس چقدر دووم داره

اما مسلما نمیخوام تا درگیر این تب خونه سمتش آفتابی بشم

از بین شاخه ها گذشتم که دوباره دستی بازومو گرفت

نه ...

چطور ممکنه بروس به من رسیده باشه

اونم وقتی انقدر سریع دارم میرم 

دستمو کشیدم بیرون

اما دستمو رها نکرد

برگشتم سمتش

چشم هاش هنوز سرخ بود 

اومدم یه مشت دیگه بهش بزنم امد مشتمو تو دستش گرفت 

تا بخوام تقلا کنم دندوناش پوست گردنمو شکافت 

نه نه نه

منی که هر بار به بروس برتری داشتم 

چرا باید مقلوب میشدم

اونم درست چنین وقت حیاتی 

اما انگار بروس قدرتش صد برابر شده بود

مک عمیقی به گردنم زد

باید پسش میزدم 

اما به طرز عجیبی از مک بوروس گرمای لذت بخش تو بدنم نشست

دست و پاهام شل شد 

بوروس مک دیگه ای زدو تو دلم پر شد از پروانه های وحشی 

بوروس چنگ زد به موهامو چشمام بسته شد 

یه خواب سفیدو پر از لذت کل وجودمو گرفت