244
#کوچولو_دلربا
#۲۴۴
سوپرایز!
باز هم !
مردی که فکر میکردم منو به عنوان برده میخواد
حالا داشت مدام سوپرایزم میکرد
نیک دستم رو گرفت
برد سمت پیانو سمت کافه و گفت
- امشب قراره تو برامون یه قطعه بزنی!
به دوربینی که سمت پیانو بود اشاره کرد و گفت
- و قراره این قطعه مستقیم ارسال شه برای شبکه زد پلاس برای برنامه شبانه
دهنم باز و بسته شد
شوکه به نیک نگاه کردم لب زدم
- چطوری؟ من ... من آماده نیستم
مرد آشنایی اومد سمتمون و گفت
- سلام خانم ویسا ! من بنجامین اگلین هستم. امشب ، نوبت رستوران فرشته سرخ هست و چی بهتر از بانوسرخ پوش که برای فرشته سرخ بنوازه
بغض دوباره راه گلوم رو گرفت
اشکم ریخت
لب زدم حتما
به نیک نگاه کردم
بغلم کرد و گفت
- این رستوران و نواختن پیانو پیشنهاد دیانا بود
ابروهام پرید بالا
برگشتم سمت دیانا
لبخند زد بهم
به سمتش رفتم
بغلش کردمو گفتم
- نمیدونم چطور تشکر کنم
خندید و گفت
- من فقط پیشنهاد دادم
خندیدم و نیک گفت
- بیا دلا ... برنامه الان شروع میشه باید کلیپت رو بفرستیم
با این حرف نیک همه ساکت شدن و منتظر نگاهم کردن.
دوستان تو این کانال کمتر از ۲ ماه دیگه این رمانم تموممیشه. فایل کاملش ۲۲ تومنه اما برای شما که تا اینجا همراهم بودید ۱۵ میشه