230

230


#۲۳۰

#عشق_سخت 

با ترس گفتم 

- بهرام ... جدی که نگفتی ...

بهرام خندید و گفت 

- نه من جدی نگفتم. اما اگر روزی تو بخوای تری سام ( سکس سه نفره ) رو بخوای امتحان کنی! البته با یه دختر دیگه منظورمه! من مشکل ندارم‌

دهنم باز و بسته شد

ناخداگاه عصبانی گفتم

- اما من مشکل دارم بعرام من مشکل دارم ! 

بهرام ابرو بالا دادد و گفت 

- با چی؟

- با اینکه تو حتی به یه دختر دیگه فکر کنی! 

نگاهمو ازش گرفتم

شاکی دست به سینه نشستم

بهرام خندید 

اومد کنارم

دستشو دور شونه ام انداخت و گفت 

- باشه باشه چه عصبانی . میخواستم امتحانت کنم فقط

نمیدونستم راست میگه یا نه 

ناراحت گفتم

- حرفشم بده .

قلبم یخ شده بود

اگر بهرام بخواد چنین کاری کنه

یا بخواد خلاف میل من کلا کاری کنه 

من قدرتی دارم؟

من حامی دارم؟

نه ... 

ندارم

هیچی ندارم

اون میتونه خلاف میل من هر کارمیخواد بکنه

حتی من جایی ندارم قهر کنم برم اونجا

بغض کردم

اما بغضمو فرستادم عقب

دیگه این راهی بود که واردش شدم 

یه جاده یه طرفه

برگشتی نداشتم‌

بهتر بود باهاش کنار بیام‌

نوبت پرواز ما شد

بلند شدیمو بهرام تمام مدت دستمو محکم گرفته بود 

تا نشستم و بعدش خودش نشست

بهرام هندزفریش رو بیرون آورد

یه گوشیشو داد به من.یکی رو خودش گذاشت و گفت

- پایه فیلم کمدی هستی؟

سر تکون دادم

بهرام تو گوشیش فیلم پلی کرد و ما با دیدن اسمش جا خوردم

آمریکن پای چهار


۱۲۰ پارت دیگه آماده است میتونید بخونید. برای عضویت تو کانال خصوصی و خوندن پارت های بیشتر و جلوتر به نگار پیام بدین.

https://t.me/ng786f

Report Page