220

220


در جواب براش نوشتم:

- ما داریم میریم. دیگه اونجا بجز خودمون دوتا کسیو نداریم. کسی هم مزاحممون نمیشه

جواب داد:

- همه دلخوشی منم همینه. اصلا به امید همون روزا، دارم این شرایط رو تحمل میکنم

- کدوم شرایط؟ 

طول کشید تا جواب بده:

- همین فشارها و استرسا دیگه

پرسیدم:

- اتفاق جدی افتاده آرش؟ 

توقع داشتم بگه نه و باز تیرم به سنگ بخوره اما گفت:

- من خودم حلش میکنم تو نگران نباش

میتونستم اینجا حرفای سعید رو بهش بگم

اما دلم نمیومد

نمیخواستم رابطه چندسالشون رو خراب کنم

دوست داشتم تا جایی ک میشه خودم ازش حرف بکشم

گفتم:

- مگه قرار نیس وقتی رفتیم فقط من باشم و تو؟ الان هنوز ب اون درجه نرسیدیم که بخوای هرچی هست و نیس رو بهم بگی؟

سین کرد و جوابی نداد...


Report Page