22

22

رمان هانا به قلم ساحل

سوالش حسابی غافل گیرم کرد 

سوالی سر تکون دادم و گفتم 

- نه ! چرا این سوال رو پرسیدی؟

- خب دوست ندارم با یه مرد متاهل برم کلوپ

خندیدمو گفتم 

- نه مجردم... اما چرا فکر کردی ممکنه متاهل باشم؟ من که حلقه ازدواج ندارم 

شونه ای تکون دادو گفت 

- خیلی از مرد های متاهل حلقه ازدواج نمیذارن... بعلاوه تو مصر فکر کنم رنج سنی ازدواج آقایون پائین تر باشه... یعنی تو عملا باید متاهل باشی 

اینبار بلند تر خندیدمو گفتم 

- خب تو مصر مردای متاهل حتما حلقه میذارن و این یه رسم قدیمیه اما حلقه ازدواجشون از طلا نیست ... از عقیق و نقره است... البته اکثرا مرد های مسلمان ...

- اوه ... تو مسلمانی؟

- اوهوم 

- یعنی تو به زنت اجازه نمیدی از خونه تنها و بدون پوشیه بیاد بیرون ؟

ابروهام بالا پرید 

اوضاع خراب تر از انتظارم بود 

با تعجب گفتم 

- من مصری هستم هانا ... نه عرب 

سر در گم به من نگاه کرد 

گوشیمو بیرون آوردمو رفتم تو گالری 

عکس اعضای خانواده ام رو آوردم و به سمت نگاه کردم و گفتم 

- اونی که تو میگی مخصوص عرب های عربستانه ! اونا حتی 4 تا هم زن میگیرن ! اما ما تو مصر درست مثل آمریکا زندگی میکنیم. با این تفاوت که نسبت به اینجا لباس ها کمی پوشیده تر هست و تو ملاعام همدیگه رو بغل نمیکنیم یا نمیبوسیم

هانا همچنان با تعجب به عکس تو گوشیم نگاه مرکد که بهش گفتم

- بزن عکس بعدی... اینا مربوط به یه تولد هست تو حیاط عمارت پدرم 

هانا پا چشم های گرد نگاهم کردو گفت 

- این باغ الان حیاط عمارت پدرته ؟

با غرور سر تکون دادم و هانا زد عکس بعدی 

از زبان هانا :

عمارت پدرش !!!!

چیزی که من میدیدم بیشتر شبیه حیاط کاخ سفید بود 

نه نه از اون زیبا تر و مجلل تر 

با دختر و پسر هائی که همه لباس های سفید و شیکی تنشون بود 

با میز تولد مجلل و لوکس

دختر ها اکثرا موهای مشکی و بلند و باز داشتن

اما پیراهن ها همه آستین کوتاه بود و کسی پیراهن بندی نپوشیده بود 

دامن ها هم همه تا زیر زانو بود 

مرد های خوش تیپی هم داشتن. 

اما هیچکدوم به خوش تیپی عثمان نبودن

زدم عکس بعد تر که یه سری خانم با لباس سنتی مصری اومد . وسط اونا عثمان نشسته بود 

گوشی رو به سمت عثمان گرفتمو گفتم 

- این چه مراسمیه لباس هاشون خیلی قشنگه

با دیدن اون عکس یه لحظه چشماش گرد شد

اما گوشیو از من گرفت 

حالتش بی روح شدو گفت 

- هیچی ... چیز مهمی نبود

مشکوک نگاهش کردم

Report Page