219

219


درو پشت سرم بستو گفت

- یعنی کسی که هرچی تو میپسندی داره... هر حرکتش برات جذابه ... حتی نفس کشیدنش برات دلچسبه و میتونه... تحریکت کنه ...

تمام حرکات سیاوش... حرفاش... نگاهش...

همه مثل یه فیلم تو ذهنم هک میشد و تکرار میشد 

آروم اومد سمتم

بین خودشو در قرار گرفتمو بدنشو به من فشرد 

حس میکردم چقدر تحریک شده 

دست هامو بالای سرم بردو گفت 

- حالا فهمیدی یعنی چی ؟

دوباره اون ترس و اضطراب قدیمی اومد سراغم 

سری تکون دادم که کنج لبش شکل لبخند گرفتو حمله کرد به لب هام 

یه جوری میبوسید انگار سالها بود منو ندیدو نبوسیده

بدنم تحریک شده بودو منم مثل خودش بی تحمل بوسیدمش 

بوسه اش از لبم به سمت گردنم رفت 

دستامو ول کردو افتاد به جون لباسم 

باورم نمیشد واقعیته 

انگار خواب بود 

نه ... خواب نه... یه فیلم بود 

یه فیلم داغ و تحریک کننده 

وقتی لب های سیاوش به سینه ام رسید دیگه واقعا باورم نمیشد این صدای منه که بلند شده 

شالم یه جا افتاد 

پالتوم جای دیگه 

کت سیاوش تو مسیر و وقتی رسیدیم به اتاق 

هر دو نیمه لخت بودیم

سیاوش بدون روشن کردن برق در اتاقو قفل کرد 

انگار اتاق تاریک تر از همیشه بود 

اومد سمتم تا رو تخت بشینم 

خم شد روم تا دراز بکشم 

خیمه زد رو تنمو با صدائی که برام جدید بود لب زد 

- من میگم ما مچ هم هستیم... و تو شک نکن 

با این حرف کمر شلوارمو باز کردو دوباره لب هامون قفل شد

شلوارمو که از پام بیرن کشید 

ایستادو خودش هم لخت شد

فقط شورت پاش بود که اونم خوب نشون میداد چقدر تحریک شده 

دستشو رو شورتش کشیدو گفت 

- ببین با من چکار میکنی... اونم بدون اینکه تلاش کنی ...

خواستم بپرسم چه تلاشی اما دوباره اومد روم

Report Page