206

206


مکث کردم

فقط به هم نگاه کردیم 

حرف هاش منو سر در گم میکرد

آروم گفتم

- م.ه تو هر بار تحریک شدی من ارضات کردم؟

- اگه کنارم بودی آره

- اگه نبودم چی؟

- منمیتونم صبر کنم تا برسم بهت 

اخمکردمو گفتم

- منم میتونم 

- باشه هر وقت کنارت نیستم صبر کن اما الان که هستم 

دوباره هر دو یاکت شدیم

آروم گفتم

- الان هستی از من انتظار داری بگم من حریک شدم سباوش بیا منو ارضا کن؟

چشم هاشو بستو آروم گفت

- آره اما نه اینکه اینجوری بگی ... تو کافیه دستتو رو تنمبکشی تا من بفهمم چی شده . 

چشم هاشو باز کردو گفت

- من فقط ازت میخوام انقدرخنثی رفتار نکنی

کلافه شده بودمو گفتم 

- رسمش این نیست سیاوش

اخم کرد 

- چه رسمی؟آرام من یه مرد مدرنم نه سنتی. من دوست دادم گاهی از و خواستن تو رابطه شروع شه. تابو های قدیمیو از ذهنت بریز بیرون. برا من تحریککننده تست تو بیای رو پامبشینی و کم کم بدنمو روشن کنی...

کلافه شده بودم

حرف های سیاوش بد نبود

اما من بهاین بحث ها عادت نداشتم 

دوباره خواستم بلند شم و اینبار سیاوش مقاومت نکرد

صندلیشو عقب داد و من راحت بلند شدم

اما هنوز یه قدم هم دور نشده بودم که کمرمو گرفت

منو نشوند رو میزشو گفت

- اینجا یا تخت؟

Report Page