205

205

Paria Hs

#part205_fasl2


فقط با صورت سرخ و گر گرفته خیره بود بهم که لبخند پر از نازی زدم و گوشه ی لبام به دندون گرفتم و

 با چشمای خمار آبیم بهش خیره بودم.


پاهامو باز کردم و دو طرف کمرش پیچوندم دستامو روی شونه هاش گذاشتم

 و جوری نشستم که برجستگیش وسط خط باسنم قرار گرفت 


با مالیدن باسن تپلم بهش با دیوونگی چشماش و بست و‌ سرشو تکیه داد به مبل.


شاید نوبت من بود که دیوونش کنم، هربار اون منو به شهوت دیوونه وار میکشید و‌اینبار نوبت من بود که به مرز جنون برسونمش.


خواست دستشو دور کمرم حلقه کنه که زدم زیر دستش و کش موهام و‌ باز کردم که موهام ریخت دور صورتم 


سرم و فرو بردم توی گردنش که عطر موهامو از ته دل بو کشید و 

من گاز ریزی از گردنش گرفتم که تنش لرزید.


از حرکت باسنم داشت دیوونه میشد و یهو کمرش و داد بالا که مردونگیش از زیر شلوار روی بهشتم قرار گرفت 


از شدت فشارش ناخوداگاه ناله ای توی گردنش کردم و‌ متقابلا خودمو بهش فشردم و اون هر لحظه حرارتش بیشتر و بیشتر میشد.


خواست بلند شه که نذاشتم و خودم بلند شدم و زانو زدم جلوی پاش، سریع تیشرت مارک لویی ویتونشو در اورد که شکم شیش تیکه و سینه ی ماهیچه ایش نمایان شد.


دستای بلند و مردونش و روی دسته ی مبل گذاشت و از بالا با چشمای قرمز منتظر بود که میخوام چیکار کنم. نوک انگشتامو روی خشتکش که داشت جر میخورد کشیدم و اروم دکمشو باز کردم.


شلوارم و‌ شورتش و باهم کشیدم پایین و‌اون کمرشو داد بالا تا راحت تر بتونم در بیارم.

با پایین کشیده شدن شورتش مردونگی*ش مثل فنر افتاد بیرون و من با ولع بهش خیره شدم.


کلفتی و رگ های برجستش و که میدیدم بیشتر هو-سی میشدم سرم و بردم جلو و مردونگ*یش و فرو بردم توی دهن داغم و تا جایی که میتونستم بلعیدمش.


Report Page