205

205


خندیدگونمو محکم بوسید


+...دارن در میزنن 

_....منتظر کسی نبودم بذار ببینم کیه


درو باز کردصداشون ضعیف میومد نمیفهمیدم کیه! 


میترسیدم برم جلو پریا باشه و برامون‌دردسر بشع 


صدای ظریف یه زن به گوشم‌رسید اما صداش شبیهه پریا نبود خیلی ظریف تراز اون بود اروم از روی اپن پایین اومدم 


امیر درو نیمه بستع نگه داشته بود و خودش بیرون ایستاده بود حالا دیگه واضح میتونستم صداشونو تشخیص بدم


گوشمو به در نزدیک کردم 


دختره اروم و باگریه گفت این بچه چی‌میشه من چه خاکی به سرم‌بریزم 


لبمو‌گاز گرفتم و منتظر جواب امیر موندم اما بجای امیر دوباره دختره گفت همتون مثل همین فقط فکر خوشی خودتون هستین 


صدای پاشنه کفش و دور شدنش از در اومد سریع از در فاصله گرفتم و وارد سرویس شدم 


اب سردو باز کردم و به صورتم زدم 

نمیتونستم 


شایدم نمیخواستم باور کنم این دختر ربطی ب امیر داشته باشع ....

بچه....

گفته بود بچه...


چندتا تقه به در خورد و امیرصدام کرد

+...الان میام بیرون توبرو غذارو بکش


باید جیکارمیکردم میگفتم حرفاتونو شنیدم؟یا به روی خودم نمیاوردم؟

Report Page