یک صدا
یادمان باشد زمین مال ما نیست، بلکه ما متعلق به زمین هستیم.
این جمله بر روی یکی از پوسترهای برنامه کارگاه «آب، باد، خاک، آتش و عنصر پنجم» ثبت شده که قرار است به مدت ده روز از تاریخ ۱۵ مرداد هر عصر ساعت ۶ تا ۹ در موزه ملی علوم و فنآوری برگزار شود. کارگاه هدفش اینست که مخاطبینش - کودکان و همراهان بزرگسالشان - تصویری کلی از دنیایی که در آن زندگی میکنند به دست آورند. اول اینکه کره زمین چه چیزهایی را در گذر زمان تجربه کرده و دوم جایگاه ما به عنوان انسان بر روی این کره خاکی چیست. آیا ما صاحبان زمین هستیم. آیا حق داریم همه منابع آنرا یکجا برای آسایش خودمان مصرف کنیم. شیوه برخورد ما با طبیعت چطور بر روی دیگر موجودات این کره خاکی تاثیر میگذارد. اینها سوالاتیست که در طی سفر سه ساعتهتان به یازده ایستگاه کشف فسیل، رد پای حیوانات، سرگذشت زمین، انرژی خورشیدی، فتوسنتر، لایههای زمین، آکواریم گیاهی، فیلتر هوا، اثر گلخانهای، صدای پرندگان و ایستگاه با دانشمندان کم و بیش به آنها فکر خواهید کرد.
کارگاه «آب، باد، خاک، آتش و عنصر پنجم» از دید من سه ویژگی منحصر به فرد دارد. اول اینکه در سفر به ایستگاهها جغرافیای ایران مورد توجه قرار گرفته است. مثلا در ایستگاه رد پای حیوانات به سراغ دایناسورهای جغرافیای ایران میروید و در ایستگاه صدای پرندگان، پرندگان بومی تهران را خواهید شناخت. به گمان من این برقراری دانش و فضای زیستیمان حلقه مفقوده آموزش علم تا به امروز بوده است. اینکه کودک و نوجوان ما در برخورد با دنیای علم آن را فقط چیزی متعلق به دنیای غربی نداند. چیزی که فقط قرار است دانسته شود و در حوزه تخصص مشخصی به کار گرفته شود و ربطی به زندگی روزمرهاش نداشته باشد؛ درست مثل یک شی زینتی.
دوم شیوه خلاقانه ارائه کارگاهست. کارگاه در شیوه ارائه تلفیقیست از بازی و قصه. بازی و قصههایی که به غیر از اهداف آموزش علمی به گمانم اهداف فرهنگی را هم با دقت بسیار مد نظر دارد. فرهنگ پذیرش مسئولیت. اینکه آنچه با زمین میکنیم تبعاتی دارد. فرهنگ زندگی جمعی. اینکه ما بدون یکدیگر نمیتوانیم به حیاتمان ادامه دهیم و آنچه به عنوان یک فرد انجام میدهیم بر دیگر افراد جامعهمان تاثیر میگذارد؛ درست مثل عناصر طبیعت و بالاخره اینکه ما غیر از خودمان برای زندگی نیاز داریم اطرافمان را هم ببینیم. درکش کنیم و با آن ارتباطی سالم برقرار کنیم. کارگاه دو بخش ثابت و متغیر دارد. در بخش ثابت، بازیهای جذاب کشف و فهم طبیعت و حل معماهای علمی انتظاراتان را میکشد و در بخش متغیر هر روز یکی از پژوهشگرانی که درباره طبیعت ایران تحقیق میکنند قصههای علمی از تجربیات خودشان را برای شما روایت میکنند.
سوم اینکه این کارگاه با همکاری و همفکری مروجین علم، فعالین سمنها و نیروهای دانشگاهی طراحی و تنظیم شده. این کارگاه اگرچه برای مخاطب یک خانواده با محوریت مخاطب ویژه کودک طراحی شده، اما برای آنهایی که نه کودکی دارند و نه کودکند یک دستاورد بزرگ میتواند داشته باشد. اینکه در این وانفسای فکر گذاشتن و رفتن با جمعی آشنا شوید که علاوه بر تخصصشان از دو موهبت بزرگ برخوردارند. اول امیدوارند و امیدشان در شیوه زندگیشان و کارشان به منصه ظهور رسیده و باد هوا نیست و دوم کشورشان را دوست دارند. به گمانم این روزها دیدن این دسته از آدمها، گپ زدن با آنها و شناختن دنیایشان همانقدر لازم است و زندگیبخش که دانستن اینکه در طبیعت همه چیز به هم وابسته است و انسان تنها موجود روی زمین نیست.
اما در کنار همه اینها شرکت در کارگاه «آب، باد، خاک، آتش و عنصر پنجم» دو منفعت دیگرهم دارد. اول اینکه موزه ملی علوم و فنآوری را میبینید. موزه در سال ۱۳۸۹ افتتاح شد، هفت گالری دارد که هر کدام گوشهای از دنیای علم و فنآوری را به نمایش میگذارد. موزه علاوه بر برنامه ثابتش هر سال میزبان برنامههایی مثل جشنواره علم، سار و نمایشگاههای سیار و تورهای علمیست. و دوم بیرون موزه است. خیابان سی تیر مدتیست پیادهراه شده. کیف سه ساعت کنده شدن از دغدغههای دلهرهآور این روزها را با قدم زدن در خیابانی تاریخی و درهم آمیختن بوی نای تاریخ با عطر بستنی زعفرانی تمام کنید . به گمان من این یعنی هنر زیستن؛ ساختن شبی لبریز از صلح در دل جنگ برای خودتان و آنهایی که دوستشان دارید.