1984

1984

گزارش جلسه‌ی اکران هجده



هفته‌ی اول پاداسکرین در سال ‌ را با فیلم ۱۹۸۴ شروع کردیم. حدود دویست سالن سینمای مستقل در آمریکا و برخی کشورهای دیگر این فیلم را در اعتراض به سیاست‌های دولت ترامپ اکران کردند. در یکی از کنفرانس‌های مطبوعاتی مشاور ترامپ برای دفاع از دروغ‌هایی که در رابطه با جمعیت شرکت‌کننده در مراسم تحلیف گفته بودند از عبارت «واقعیت‌های بدیل» استفاده کرد. این عبارت یادآور فضای اورولی ۱۹۸۴ بود، و باعث شد فروش این کتاب در آمریکا حدود ۹۵۰۰ درصد افزایش پیدا کند. همذات پنداری بخشی از مردم آمریکا با فضای رمان باعث شد گروه‌های فرهنگی مستقل در اعتراض به حذف بودجه‌های دولتی بخش فرهنگ و هنر این فیلم را اکران کنند.

ما با فاصله‌ای بیشتر تلاش کردیم امتیازات و کاستی‌های این کنش هماهنگ و درک و مفهوم‌پردازی جامعه‌ی آمریکا در قالب ۱۹۸۴ را بررسی کنیم. مهمترین نکته‌ی این کنش هماهنگ، تغییر عملکرد سالن سینما بود. به بیان دیگر، سینما که معمولا محل فراغت و بازسازی نیروی کار به حساب می‌آید، به واسطه‌ی این کنش، تبدیل به محلی برای اجتماع و همفکری و بیان اعتراض می‌شود. این پویایی اگر در سطح گسترده و به شکل مستمر حفظ و احیا شود میپتواند به تعریف دوباره‌ی جایگاه و نقش سینما در عرصه‌ی پیکار فرهنگ منجر شود.

اما استفاده از عبارات و مفاهیم ۱۹۸۴ برای توصیف وضعیت کنونی ما را از تشخیص مناسبات اجتماعی ناتوان می‌سازد و به صرف عباراتی همچون «پلیس فکر» یا شسشتوی مغزی محدود می‌سازد. به علاوه نسبت دادن این وضعیت به کابینه‌ی ترامپ، اگر نه غرض ورزانه، دست کم تقلیل گرایانه است، چون زیربنای این مناسبات چند دهه است که پی ریزی شده اند و ترامپ صرفا میوه‌ی آن را چیده و از آن بهره‌برداری کرده است؛ استبداد مذاکره ناپذیر بازار آزاد و حکومت «علم اقتصاد» به مرور به حذف سیاستمداران و کنترل مستقیم اوضاع سیاسی توسط نخبگان اقتصادی منجر شده است.

دست آخر اینکه شما نمی‌توانید پیشروترین محتوا را در قالبی ارتجاعی منتقل کنید، زبان یک وسیله‌ی بی طرف و صرف نیست و انتخاب زبانی که برای سلطه و تحریف واقعیت استفاده می‌شود نمی‌تواند مستقیما با محتوای اعتراضی همخوان گردد. و اقتباس سینمایی مورد نظر نیز که در سال ۱۹۸۴ نیز صورت گرفته بود، دارای چنین ضعفی است.


Report Page