197

197


دختر امروزی 

به قلم نارسیس 

پارت 197

آدرس پیج اینستاگرام :


narsis. romance


نوید:::


سیگارم و تو جا سیگاری خاموش کردم و رو مبل تو نشیمن خونه لم دادم

سرم درد می کرد

از این بی خبری کلافه بودم

نزدیک به هشت ماه بود که از الهه خبری نداشتم و هر روز که از این بی خبری بیشتر می گذشت حال منم بدتر می شد.

-نوید اینجایی؟ یه ساعت دارم صدات می کنم

بدون اینکه به سیما توجهی کنم گوشیم و برداشتم و مشغول چک کردن پیامام شدم

-نوید با تو ام! 

کلافه از جام بلند شدم

نگاه عصبانیم و که دید خودش و جمع و جور کرد

سکوت کرد و از کنارش رد شدم که گفت:

-من ازت جدا نمی شم نوید

بین راه از حرکت ایستادم

عصبانی به سمتش چرخیدم و با تحقیر رو بهش گفتم:

-تو چه غلطی نمی کنی؟

ترس و می شد از نگاهش خوند

بزاقش و پایین داد، ولی کوتاه نیومد

-من دوست دارم نوید

پوزخند زدم

داشت جالب می شد

دستام و جلو سینه م قلاب کردم و رو بهش زمزمه کردم:

-این بازیا رو اینجا نکن سیما! نه جلوی من! منی که خودم صدبار تو رو از زیر این و اون جمعت کردم!

گفتم و با زدن پوزخند تو صورتش از اونجا رفتم

دختره ی احمق! انگار دست اینه! 

وارد اتاقم شدم که صدای پیامک گوشیم بلند شد

نگاهی به صفحه گوشیم انداختم

اسم حمید بود

پیام و لمس کردم و با خوندن پیامش شوکه موندم

"برادرت آزاد شد"

 


برای خوندن قسمت اول رمان #1 رو جستجو‌کنید.

این رمان زیبا رو هر روز در کانال دختر امروزی بخوانید 👇


@dokhtare_emruzzi

Report Page