197

197

hdyh

توی جنگل پرسه می‌زدم 

وجب به وجب همه جا رو گشتم اما حتی قطره خونی هم پیدا نکردم 

دیگه نمیتونم مالیا رو حس کنم و صداش رو تو ذهنم بشنوم 

قلبم از این تنهایی درد گرفت 

دستمو روی قلبم گذاشتم و روی زمین افتادم 

به آخرین درخت شکسته تکیه دادم 

منتظر موندم، منتظر یه ندا، یه صدا از مالیا ته ذهنم، مثل همون‌موقع که بیهوش بود و می‌تونستم حسش کنم 

اما الان ازم دوره، خیلی دور 

.

.

.

با صدای خنده ی ایوا که توی جنگل بالا پایین می‌پرید تکیه‌ام رو از درخت برداشتم و نگاهش کردم 

سال ها از آخرین باری که مالیا دیدم می‌گذره

ایوا دویید و اومد توی بغلم، روی موهاش رو بوسیدم که مامان با یه لبخند روی لبش از پشت درخت ها پیداش شد

+ایوا انقدر داداشتو اذیت نکن

ایوا دستاش رو دور گردنم حلقه کرد و نُچی گفت

دستی به سرش کشیدم 

به مامان نگاه کردم و لب زدم اشکالی نداره برو

لبخند تلخی که روی لباش بود نشون می‌داد خوب از دردم خبر داره 

=ایان از مالیا بگو!

همین حرفش کافی بود تا توی خاطراتم غرق بشم خیره شدم به درخت شکسته رو به روم و شروع کردم 

مثل همیشه آخرش هم نتونستم برای سوال های توی ذهنم جوابی پیدا کنم

اون روز چه اتفاقی افتاد؟ 

چرا مالیا پیداش نشد؟ 

مکس چی شد؟ 

هوا تاریک شده بود با نفس های منظم ایوا فهمیدم که خوابش برده، توی بغلم گرفتمش و بلندش کردم

با قدم های آروم به سمت کلبه ی نیک که حالا دیگه برای من بود حرکت کردم 

از اون روز دیگه نیک رو ندیدم 

اونم با سیندی و مالیا غیبش زد 

سال ها بود که دیگه پادشاه نبودم و رایان شده بود پادشاه اینکوبوس ها 

سال ها هر روز صبحم رو توی جنگل شب می‌کنم به این امید که مالیام برگرده

مدت‌هاست که شب تا صبح رو توی خونمون توی سرزمین جفت ها سپری میکنم 

مالیا زندس

درسته نه صداش رو می‌شنوم نه حسش می‌کنم ولی من....اطمینان دارم 

در کلبه رو با پا باز کردم 

مامان وسط نماد طلسم نشسته بود و ورد می‌خوند تو تمام این سال ها کار مامان شده بود ورد خوندن و دنبال مکس و مالیا گشتن 

بی صدا ایوا رو به اتاقش بردم و گذاشتمش روی تخت 

به صورت معصومش نگاه کردم مالیا خیلی دوست داشت ایوا رو ببینه 

حالا هم ایوا خیلی دوست داره مالیا رو ببینه 

هر روز میومد پیش من توی جنگل و به داستان های من و مالیا گوش می‌کرد 

ماجراهایی که با تعریف کردنشون صورتم خیس از اشک می‌شد 

بوسه ای روی پیشونیش کاشتم و از اتاق بیرون رفتم

Report Page