192

192


دختر امروزی 

به قلم نارسیس 

پارت 192

آدرس پیج اینستاگرام :


narsis. romance


خواستم باهاش حرف بزنم تا کمی اوضاع بینمون و آروم کنم

-می شه بگی چرا باهام اینطوری شدی؟

من کار اشتباهی کردم میلاد؟

نگاهش تو صورتم چرخید

حس کردم چشماش نرم شد..

ولی در کمتر از یک ثانیه به حالت قبل برگشت

جوابی به سوالم نداد

سیم کارتم و از گوشیم بیرون آورد و دیدم خیلی راحت بین انگشتاش شکوند!

نمی دونستم تعجب کنم یا لب به اعتراض بازکنم!

دیگه یقین پیدا کردم میلاد بیماره! اون هم یه بیمار کاملا جدی و خطرناک

سیم کارت شکسته رو تو سطل زباله چوبی تو اتاق انداخت و گوشیم رو هم رو پا تختی گذاشت.

رو تخت دراز کشید و لب زد:

-بیا الهه

دوست نداشتم کنارش دراز بکشم

دوست نداشتم حتی لمسم کنه

ولی چاره ای نبود

من نمی دونستم میلاد تا چه اندازه بیماره و قابلیت انجام چه کارایی داره

پس مطیع کنارش دراز کشیدم که یهو بازوم و تو مشتش گرفت و من و به سمت شکم به تخت چرخوند

از کار یهوییش صورتم از درد تو هم جمع شد


برای خوندن قسمت اول رمان #1 رو جستجو‌کنید.

این رمان زیبا رو هر روز در کانال دختر امروزی بخوانید 👇


@dokhtare_emruzzi

Report Page