«ما اربابان»: سرگذشت یک «فروپاشی»!
نادر فتورهچی - رشته توییتمیدانستید ۱۰ ابرثروتمند و ابرقدرتمند روسیه که قدرت و ثروت خود را پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به دست آوردند، همگی عضو حزب کمونیست و «کا.گ.ب» بودند؟
آیا «فروپاشی کمونیسم» بمعنای «فروپاشی کمونیستها» و «آزادی مردم» هم بود؟
در زیر بررسی میکنیم:
دو نکته مقدماتی:
۱- روسای جمهور وقت و «فردای فروپاشی» شوروی (گورباچف، یلتسین، پوتین) هر سه عضو حزب کمونیست و از «سران و وفاداران به رژیم»ی بودند که مردم خواستار سرنگونی آن بودند.
۲- برنده نهایی فروپاشی، ولادیمیر پوتین، یک مقام امنیتی شوروی بود، نه رهبر اپوزیسیون.
«الگیارشهای روس برخاسته از حزب کمونیست» چگونه به قدرت و ثروت رسیدند؟
قبل از فروپاشی که بودند؟ بعد از فروپاشی چه شدند؟
استبداد دولتی اعمال شده توسط «کا.گ.ب»، فساد کرملین از زمان خروچف به بعد، قطع ارتباط با غرب و...زمینه نارضایتی را فراهم کرده بود.
گورباچف میخواست با اصلاحات (پروستریکا) [= اصلاحات اقتصادی] حکومت را نجات دهد.
یلتسین میخواست با خصوصیسازی به غرب نزدیک شود.
پوتین (امنیتیترین چهره شوروی) همه چیز را میخواست.
با آغاز اصلاحات اقتصادی گورباچف (80-1990)، اولین گروه از «رانتخوارن روس» پدیدار شدند. آنها عضو حزب کمونیست و اکثرا عضو کا.گ.ب بودند که به واسطه نفوذ و حاشیه امن، بیشترین بهره را از «پروستریکا» بردند.
در آن مقطع، رانتخواران دولتی شروع به واردات کامپیوتر شخصی و شلوار جین به شوروی کردند.
طبقه نوکیسه برخاسته از مقطع اصلاحات گورباچف، که عموما به نهادهای امنیتی و نظامی شوروی (کا.گ.ب و ارتش سرخ) وصل بودند، پس از انباشت ثروت از طریق قاچاق، خواستار گرایش بیشتر به «بازار آزاد» و «خصوصی سازی» شدند و این مقدمه برکناری گورباچف شد.
با برکنار گورباچف، نوبت «غارت بزرگ» رسید.
«غارت بزرگ» عنوانیست که به دوره زماداری یلتسین بر روسیه اطلاق میشود.
او با تاسیس «گروه مشاوران» و «کمیته بررسی دارایی دولتی» یکی از وحشیانهترین غارتهای سازمانیافته تاریخ بشر را رقم زد و اعضای کا.گ.ب، ارتش سرخ و حزب کمونیست را به ثروتهای افسانهای رساند، هرچند «اسم حکومت» را عوض کرد.
دربازه زمانی ۱۹۹۱-۱۹۹۹ (دوران یلتسین و ادغام در بازار جهانی و خصوصیسازی)، اعضای کا.گ.ب و حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی، بعنوان «کارآفرین» داوطلب خرید کارخانجات دولتی شدند و به دلیل داشتن انحصار واردات در نظام دو نرخی کالا، آنچه که به «طبقه الیگارشهای روس» مشهورست را تشکیل دادند.
مجله «Demokratizatsiya» در شماره تابستان ٢٠٠٣، برای نخستین بار به جای استفاده از عنوان «الیگارشهای روس» برای نامیدن ثروتمندانی که از «ک.گ.ب» برخاسته بودند، به دلیل انتقال داراییهای حاصل از خصوصیسازی به بانکهای سوئیس، لقب «حکومت کلپتوکراتها» (دزدسالاران) را به آنها داد.
آنها که بودند و چگونه میلیاردر شدند؟
در ادامه چند عضو شناخته شده «الیگارشهای روس» برخاسته از «ک.گ.ب» که عملا صاحبان اصلی قدرت و ثروت در «فردای فروپاشی» شدند را بررسی میکنیم:
۱- ولادیمیر پوتین:
عضو حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی تا ۱۹۹۱
قبل از فروپاشی: معاون شهردار لنینگراد (سن پترزبورک) و دبیر دوم کا.گ.ب (کمیته اطلاعات خارجی شوروی).
بعد از فروپاشی: رئیس سرویس امنیت فدرال روسیه (شورای عالی امنیت ملی)، نخست وزیر، رئیس جمهور.
۲- آناتولی چوبایس (معمارخصوصیسازی روسیه)
عضو حزب کمونیست شوروی
قبل از فروپاشی: عضو هیات علمی دانشگاه لینینگراد
بعد از فروپاشی: رئیس شورای مشاوران اقتصادی یلتسین، وزیر دارایی دولتی کابینه یلتسین، وزیر اقتصاد، معاون نخست وزیر
ثروت شخصی: ۱.۴ میلیارد دلار
اتهامات: پولشویی، رشوه (بازداشت کوتاه)
۳- بوریس برزوفسکی:
عضو حزب کمونیست شوروی
قبل از فروپاشی: رئیس آزمایشگاه آکادمی علوم شوروی
بعد از فروپاشی: مشاور اقتصادی بوریس یلتسین، تصاحب کارخانجات خودروسازی دولتی «آوتوواز» در فرآیند خصوصیسازی
شیوه پولشویی: تاسیس کانالهای تلویزیونی(ORT)
ثروت: ۳ میلیارد دلار
تابعیت: روسیه-انگلیس
۴- ولادیمیر گوسینسکی
عضو ارتش سرخ
قبل از فروپاشی: رئیس تعاونی «متال»
بعد از فروپاشی: مشاور اقتصادی یلتسین، تاسیس هولدینگ «Most Group» شامل ۴۲ شرکت از جمله «Most Bank»
شیوه پولشویی: فیلانتروپست، ورزش (سهامدار تیم Hapoel Tel Aviv) و رسانه (تیکون)
ثروت شخصی: ۳۱۰ میلیون دلار
۵- میخائیل خودورفسکی
عضو شاخه جوانان حزب کمونیست (کومسومول)
قبل از فروپاشی: برخوردار از رانت واردات کامپیوتر و مشروبات خارجی
بعد از فروپاشی: مشاور اقتصادی یلتسین، هولدینگ «Menatep»، تاسیس شرکت نفت «Yukos»، معاون وزیر نفت
شیوه پولشویی: فیلانتروپیست، بنیاد «اوپن راشا»
ثروت شخصی: ۵٠٠ میلیون دلار
۶- ولادیمیر پوتانین
قبل از فروپاشی: عضو کمیسیون روابط تجاری خارجی اتحاد جماهیر(وابسته به کا.گ.ب)
بعد از فروپاشی: تاسیس دو بانک «Oneximbank» و « MFK » که تمام حسابهای دولتی به آنها منتقل شد.
شیوه پولشویی: سرمایهگذاری در ورزش (ساخت استادیومهای المپیک سوچی)
ثروت شخصی: ۱۷.۸ میلیارد دلار
۷- ولادیمیر وینوگرادف
عضو شاخه جوانان حزب کمونیست (کومسومول)
قبل از فروپاشی: اقتصاددان ارشد بانک دولتی «Promstroibank»
بعد از فروپاشی: عضو شورای مشاوران یلتسین، مالک و رئیس بزرگترین بانک خصوصی روسیه (Inkombank)
ثروت شخصی: ۲۴ میلیارد دلار (دارایی و سهام)
۸- پیتر آون
عضو حزب کمونیست
قبل از فروپاشی: محقق ارشد موسسه مطالعات عمومی آکادمی علوم شوروی
بعد از فروپاشی: مشاور یلتسین، مدیرعامل «آلفا بانک»، نماینده روسیه در «گروه ۸»، کاندید دوما
شیوه پولشویی: سرمایهگذاری در تئاتر، خرید آثار هنری (دارای پرونده در کانادا)
ثروت شخصی: ۵.۱ میلیارد دلار
۹- ویتالی مالکین
عضو حزب کمونیست
قبل ازفروپاشی: وکیل
بعدازفروپاشی: شریک موسسه «Rossiysky Kredit»، عضو سنا، نماینده پوتین در لابی پرونده «قانون ماگینسکی»
شیوه پولشویی: فیلانتروپیست، سرمایهگذاری در تورنتو (دارای پرونده پولشویی وشرکت در جنایات سازمانیافته در کانادا)
ثروت شخصی: ۱ میلیارد دلار
۱۰- میخائیل فریدمن
او عضو حزب نبود، اما روابط نزدیکی با «کومسومول» داشت و مسئول تهیه بلیط تئاتر برای سران حزب بود.
همین امر موجب شد با سران حزب و کا.گ.ب «رفیق» شود و پس از فروپاشی به عضویت هیات مدیره «آلفابانک» در آید و از طریق آن به شرکت خود (X5 Retail Group) وام دهد.
ثروت : ۱۸ میلیارد دلار
از میان «۱۰ گنگستر کمونیست/کارآفرین» که در «فردای براندازی» (اوه ببخشید، فرپاشی!) قدرت و ثروت عمومی را بالا کشیدند، تنها پوتانین، فریدمن، آون و مالکین نفوذ خود را در «روسیه آزاد» حفظ کردند.
مابقی برای «مقام امنیتی سابق» و «رئیس جمهور روسیه آزاد» دم درآوردند و از کرملین اخراج شدند.
«فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی» نماد تمام و کمالی از تفاوت مفهوم «انقلاب مردمی» و «رژیم چنج» است.
«رژیم چنج»ی که اگرچه نام «اتحاد جماهیر شوروی » را به «فدراسیون روسیه» تغییر داد، اما قدرت و ثروت را تماما در کنترل اعضای رژیم قبلی (علیالخصوصی نظامیان و امنیتیها) نگه داشت.
تمام اعضای «الیگارشهای روس» دارای پروندههای پولشویی، شرکت در قاچاق انسان، جنایات سازمانیافته، ترور مخالفان و ... در دادگاههای کشورهای دیگر هستند.
روشهای پولشویی آنها بسیار شبیه است: ورزش، سینما، حراج هنری، خیریه، تاسیس تلویزیون خصوصی!
پس بیایید یکبار دیگر به این سوال با دید بازتر و دقیقتری بنگریم:
آیا «فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی» بمعنای «فروپاشی قدرتمندان و زمامداران اتحاد جماهیر شوروی» هم بود؟
آیا «رژیم چنج» واقعا رخ داد یا فقط اسمها عوض شد؟
عدهای روحانی را با «گورباچف» و عدهای با یلتسین مقایسه میکنند.
مقایسه اساسا بیمعناست، اما اگر قرار باشد او را با کسی مقایسه کنیم باید اینطوری قیاس کنیم:
او نه میخواهد گورباچف باشد، نه یلتسین، نه پوتین، او میخواهد «هر سه» آنها باشد!
«اپوزیسیون قلابی» هم این وسط بازیچه-کارمند است.