♧19♧

♧19♧



🌈✨پارت 19✨🌈


بعد از رفتنش همون دختره چندشه اومد بغل من نشست و من توجه ای نکردم. شروع کردم با شایان صحبت کردن.

 پرسید:

"اگه اشکال نداشته باشه میتونم سنتونو بدونم؟"

گفتم:

"17 سالمه و شما؟"

گفت:"منم 17 سالمه"

درحال حرف زدنایه عادی درباره درس و مدرسه بودیم که پارسا گفت :

"خوشگله قلیون چی میکشی"

گفتم:

"شیر قهوه"

از بقییه بچه هاهم پرسید.

تا قلیونارو بیارن رفتم پیش رویا و دخترا و کلی حرف زدیم.

خواستم رویارو ببرم پیش خودم تا قلیون بکشیم ولی دخترا اسرار کردن بمونه تا بیشتر حرف بزنن.

میدونستم رویا پیششون راحت نیس خواستم با یه بهونه ای بکشونمش پیش خودم ک با لبخند گفت:

"عب نداره عشقم تو برو من چن دیقه دیگه میام."

باشه ای گفتم و برگشتم سرجام.

قلیونارو اوردن هر دونفر یه قلیون داشتن تقریبا.

منو شایان باهم میکشیدیم.

همینجوری که داشتم قلیون میکشیدم دختر عجق وجقه که مست کرده بود اومد وخودشو انداخت جای خالی کنارم. توجهی نکردم و همونطور با شایان میحرفیدیم ک ی مرتبه دستشو به سمت وسط پاهام برد و افتاد روم.

جیغ بلندی کشیدمو خواستم کنارش بزنم ولی خیلی سنگین بود در مقابل من.

لبشو ب سمت لبام اورد ک جیغ بلند تری کشیدم.

وقتی از روم برداشته شد با دیدن رویا با استرس فقط نگاش کردم.

رویا دختررو هول اونور و با عصبانیت گفت:

"شعور نداری تو؟

همین الان منو ب عنوان رلش معرفی کرد.

بعد تو اینجا اومدی چه گوهی میخوری دقیقا؟"

منم ک شوکه بودم با ترس فقط نگاش میکردم.میدونستم اون صحنه رو دیده.همه ی ترسم از این بود ک ب من شک کنه.

Report Page