حلقه مفقوده حمل ونقل بين المللی

حلقه مفقوده حمل ونقل بين المللی

شبکه نافذ

با سلام خدمت کلیه مسولین محترمی که نگران حمل و نقل ایران و خواستار حمل نقلی پویا هستند،
در حوزه عملی حمل و نقل فارغ از بحث تجاری و اسنادی یک مولفه اصلی وجود دارد، که بدون سلامت آن عملیاتی شدن حمل و نقل عملا غیر ممکن است، نه اینکه سایر بخش ها اهمیتی نداشته باشند، ولی این مولفه از سایر بخش ها مهمتر و باید توجه ویژه‌ای به آن داشت،این مولفه بسیار مهم راننده است،
با وجود رانندگان حرفه‌ای و آموزش دیده مشکل کمبود یا نوسازی ناوگان با سرمایه گذاری های اقتصادی به آسانی قابل جبران است،ولی کمبود راننده تحصیل کرده، آموزش دیده و حرفه‌ای جاده‌ای مقوله ای است که فقط با سرمایه گذاری اقتصادی به آسانی قابل جبران نیست،
همانطور که همگان مستحضرید حمل و نقل به دو بخش داخلی و بین‌المللی تقسیم می شود،در این مقوله حمل و نقل بين المللي به لحاظ اهمیت ویژه آن مد نظر اینجانب است،که متاسفانه با مدیریت فعلی در نهایت باید حمل و نقل بين المللي را به بیگانگان سپرده شود،
برای تربیت راننده حرفه‌ای در بخش حمل و نقل بين المللي باید سرمایه گذاری های دانشگاهی،علمی،آموزشی،فرهنگی و کارشناسی صورت بگیرد،تا بتواند حداقل های مورد نیاز سفر به و از کشورهایی که از آنها عبور می کند را آموزش ببیند،تا در صورت بروز مشکل و مواجهه با پلیس از کلمه نمی دانستم استفاده نکند،
همانگونه که همگان مطلعید جهل به قانون رافع مسولیت نیست،و پلیس در پاسخ نمی دانستم راننده ایرانی می گوید مگر شما در کشورتان انجمن،اتحادیه و سندیکا ندارید؟ وظیفه انهاست که شما را آموزش دهند،
نکته جالب توجه این است که اخیرا و پس از اعتراضات رانندگان در خرداد ماه سال گذشته در بعضی محافل صحبت هایی در خصوص ایجاد شرکت و تقویت شرکتهای حمل و نقلی موجود مطرح است،که به زعم اینجانب هم بسیار منطقی و هم پسندیده است ولی نباید فراموش کرد که در قبل از انقلاب اسلامی هم هدف،حمل و نقل شرکتی و بر پایه شرکت مداری بود،
با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران و همسایگی با کشور هایی که کشت و تولید مواد مخدر می کنند،قرار گرفتن ایران در مسیر ترانزیت مواد مخدر، شرایط و قیمت فروش بالای ناوگان،بازدهی پایین،عدم صرفه اقتصادی در بخش حمل و نقل و رانندگان آموزش ندیده فعلی ایرانی تحقق این امر به مقدار زیادی آرمانی و نوعی خیال پردازی است،
در مقاله اندیشکده لجستیک با هدف ساماندهی و سازماندهی حمل و نقل بين المللي هر چند کمی خام بود و نیاز به مطالعه و مشورت بیشتر با اهل فن دارد،پیشنهاد داده شده بود هر یک از شرکت های حمل و نقل بين المللي بالاجبار باید 3 دستگاه کشنده و تریلر با استاندارد های قابل قبول و مجاز به تردد در مسیر های بین المللي داشته باشند در غیر اینصورت پروانه فعالیت آنها لغو شود،
البته از انجاییکه که حمل و نقل بين المللي ایران هم مانند داخلی خود مالکی است متاسفانه نه وزارت راه،سازمان راهداری، شرکتهای حمل و نقلی و نه هیچ ارگان دیگری هیچ آماری از ناوگان ترانزیت ایرانی حتی داخلی ندارند،هیچ آماری هم از تعداد واقعی نیاز ناوگان در مسیرهای بین المللي وجود ندارد،تا بتوان رانندگان مورد نیاز این حوزه را بر آورد نمود و آموزش داد،
نکته قابل توجه اینکه اگر نظارت و کنترل دقیق تری در این خصوص توسط مسولین محترم ودلسوز انجام شود، متوجه خواهید شد ظرفیت جابجایی محمولات ترانزیتی وارداتی و صادراتی ایرانی بسیار بالا تر از تعداد ناوگان کنونی است، کما اینکه مسولین حمل و نقل کشور همسایه،ترکیه بیش از نیمی از ناوگان حمل کالای جاده‌ای خود را به منظور و با هدف حمل محمولات وارداتی و صادراتی ایران خریداری کرده اند،و در حال حاضر نیز بر خلاف توافقات و تفاهم نامه های بین المللي و کنوانسیون تیر و بخشنامه دفتر ترانزیت سازمان راهداری که بارگیری ناوگان ترکیه ای از ایران برای کشور ثالث را ممنوع کرده است، ناوگان ترکیه‌ای همچنان از ایران برای کشور ثالث بارگیری و از کشور ثالث برای ایران بارگیری می کنند،
به عنوان مثال ناوگان ترکیه ای حق بارگیری از کشورهای اروپایی به ایران و بالعکس از ایران به کشور های اروپایی را ندارد،ناوگان ترکیه‌ای فقط می‌تواند از کشور ترکیه برای ایران و از ایران برای ترکیه بارگیری نماید،همچنین ناوگان ایرانی حق بارگیری از ترکیه برای کشور ثالث و از کشور ثالث برای ترکیه را ندارند،
با استناد به سایت انجمن شرکت‌های حمل و نقل بين المللي ایران،که حتی همه شرکتهای حمل و نقلی بین المللي ایران در آن عضو نیستند،تعداد زیادی حدود 700 شرکت ثبت شده است،اگر عدد حداقلی 700 را هم در نظر بگیریم و در 3 دستگاه حداقلی پیشنهادی ضرب کنیم عدد 2100 بدست خواهد آمد،

حال بر فرض محال اینکه شرکتهای حمل و نقلی بجای خرید 3 دستگاه اقدام به خرید 30 دستگاه نمایند، آیا انتظار داریم که مدیران و کارکنان شرکتها پشت فرمان این ناوگان قرار بگیرند،قاعدتاً باید رانندگانی خارج از مجموعه شرکت مسولیت رانندگی این ناوگان را متقبل شوند،
ایا سازمان راهداری همچنان در نهایت به حد اکثر مدرک تحصیلی سیکل برای دادن مجوز رانندگی ( کارت هوشمند رانندگی ) اصرار دارد؟
یا انتظار داریم با همین طرز تفکر، با رانندگان سنتی آموزش ندیده و ناوگان خود مالک حمل و نقل کشور پهناوری همچون ایران را مدیریت و به سمت شرکتی شدن و پایین آوردن قیمت تمام شده حمل هدایت کنیم ؟
آیا فکر نمی کنید دیگر زمان تفکر سنتی به پایان رسیده است، به زعم اینجانب مسولین محترم باید به فکر اصلاح ساختار ها و ساخت زیر ساخت های لازم بوده و مسائل مرتبط با حمل حمل نقل را به طور کارشناسی و همزمان با هم پیگیری نمایند،بدین معنا که ضمن تشویق شرکت‌های حمل و نقلی به داشتن ناوگان ملکی مشوق ها و معافیت های مالیاتی هم در نظر گرفته و همزمان اقدام به تربیت رانندگانی در مقاطع تحصیلی بالاتر در دانشگاه ها و مراکز فنی و حرفه‌ای نمایند،
اگر بدون تربیت راننده حرفه‌ای در بخش حمل و نقل بين المللي تصمیم به اجبار به شرکتی شدن حمل و نقل نماییم مطمعنا این طرح شکست خواهد خورد و مشکلات و معضلات آن بیشتر خواهد شد،
به امید اینکه روزی عزت از دست رفته حمل و نقل ایران به این صنعت باز گردانده شود،
ارادتمند شما
عبدالله خانعلی
رییس هیات مدیره انجمن رانندگان کامیون های یخچال دار استان تهران


Report Page