18
تبدیل شدهآروم نوک زبونمو به پرده بکارتش کشیدم
مردد شدم
اولین بارشو تصاحب کنم ؟
یا ؟
تحمل
خب ... تحمل گزینه بوروس نبود ...
زبونمو آرون هول دادم داخل و طعمشو مزه مزه کردم
گاز آرومی از پرده بکارتش گرفتمو خون تازه و نابشو مکیدم
بدنم تحریک شده بود
وقتو تلف نکردم
پاهاشو کامل باز کردمو کمر شلوارمو خواستم باز کنم که تقه ای به در خرد
صدای رز اومد که گفت
- کیت ... میشه بیای ؟ صاحبخونه اومده
اه لعنتی ...
وقتی صدایی از کیت نیدمد دوباره کوبید به در ...
نگران داد زد
- کیت ... اونجایی... جواب بده ...
صدای پیتر اومد که گفت
- نکنه بلایی سرش اومده
- نمیدونم ... میتونی درو بشکنی؟
لعنتی ...
بد شد ...
حالا راهی نبود
ملحفه تختو دور بدن کیت پیچیدمو در تراسشو باز کردم
این دختر با من می اومد و دیگه راه برگشتی نداشت
صدای کوبیده شدن درو شنیدمو پریدم
به بدن بی هوش کیت تو بغلم نگاه کردم
- خب ... به زندگی جدیدت خوش اومدی کوچولو ...
داستان از زبان کیت :
با حس سرما بیدار شدم
سرمایی که به پوست صورتم میخورد
صدای غریبه اما آشنایی گفت
- به زندگی جدیدت خوش اومدی کوچولو