179

179


#نگاریسم 

#۱۷۹

با این پیامم سریعرگوشیم زنگ خورد.

به خط اصلیم زنگ زد.

نگران پرسید 

- نگار مشکلت چیه میخوای بری پیش مشاور ؟ 

خکشحال بودم زنگ زد

لبخند زدم

آروم گفتم

- میشه بریم اونجا در موردش حرف بزنیم . با من میای ؟

سلید گفت 

- آره آره نوبت بگیر با هم بریم

زیر لب گفتم

- مرسی 

سعید گفت 

- ببخشید نگار . اما تو واقعا منو بهم میریزی 

میدونستم دلیلش چیه 

بنفشه دیشب برام توضیح داده بود.

برای همین گفتم

- معذرت میخوام. میدونم اذیتت میکنم . بزار بریم پیش مشاور شاید مشکلم حل شد تونستم بدون عذاب دانت کنارت باشم 

سعید نگران پرسید

- نگار یه کلمه بگو قضیه چیه.

نمیتونستم بگم.زبونم نمیچرخید 

برای همین گفتم

- برای فردا نوبتومیگیرم اون موقع صخبت کنیم 

تا سعید گفت باشه لب زدم مرسی و قطع کردم 

اشکم راه افتاد

بغض داشتم

از خوشحالی بود 

من واقعا داشتم همه تلاشمو میکردم تا سعیدو از دست ندم

امیدوارم جواب بده

سعید مسیج داد 

- میشه امروز ببینمت؟

بهش گفتم

- فردا ... الان باز نمیخوام ناراحتت کنم. ضمن اینکه به بنفشه قول دادم برم اونجا 

سعید نوشت باشه

دیگه پیام نداد

منم وسایلمو جمع کردم و راه افتادم

تو را زنگ زدم به مرکز مشاوره ای که بنفشه بهم داده بود 

یکم گرون بود

اما برام خوب شدنم مهم بود 

برای فردا ساعت ۵ برام نوبت گذاشتن

برای مشاور با تخصص سکس تراپی نورت گرفته بودم

منشی از من پرسید 

- کیفیت رابطتون کاهش پیدا کرده دارید میاید تراپی یا مشکل چیز دیگه است. برای پر کردن فرمتون میپرسم .

Report Page