177

177


یه قدمی من رسیدو گفت

- میخوای شیو کنی ؟

چطور ؟ چطور فهمیده بود؟ انقدر فاصله داشت که رد موهای تنمو نبینه پس چطور تونست اینو بگه

لبخند پر از غرور و تکبری زدو گفت

- من نگاهت کنم میفهمم چی میخوای آرام

- چطوری؟

- خیلی ساده است با توجه به خودتو رفتارت و احساست ...

فقط نگاهش کردم که بازومو دست کشیدو گفت

- درسته رو موها حساسم اما نه در این حد که الان بفرستمت شیو کنی و پوستتو اذیت کنی ... بپوش بیا... فردا صبح میتونی بری لیزر که برای مهمانی هم آماده باشی

با این حرف بدون مکث از اتاق رفت بیرون

هم خجالت کشیده بودم

هم خیالم راحت شده بود

دیگه به هیچی فکر نکردمو کامل لخت شدم

هرچی بیشتر فکر میکردم بیشتر گیج میشدم

بیشتر سردرگم میشدم

بیشتر سوتی میدادم

لباس خواب یه شورت حریر طرح خودش داشت بایه پیراهن بندی که سر سینه هاش گیپور کار شده بود و به زحمت به زیر باسنم میرسید

با یه کت حریر بلند تا مچ پام

ترکیب جالبی بود و بدن ساده منو حسابی سکسی کرده بود

موهامو هم باز کردمو دورم ریختم

دلم یه رژ سرخ میخواست رنگ گل های سرخ لباس خواب . حریر زمینه لباس خواب رنگ بدن بودو اینجوری انگار گل های سرخ رو بدن خودم بودن

به سمت پذیرائی رفتم

سیاوش منتظر من رو به تلویزیون که شروع یه فیلمو نشون میداد نشسته بودو دوتا گیلاس سرخ هم رو میز بود

پیراهن مشکی تن سیاوش نیمه باز بودو با رسیدنم برگشت سمتم

لبخند رو لبش نشستو سر تا پامو بر انداز کرد

آروم گفت

- باید مشکیشو هم برات بگیرم

نزدیکش شدم دستشو برام دراز کرد

دستمو تو دستش گذاشتم که منو نشوند روی پای خودش

هنوز طوری باهام رفتار میکرد انگار من یه عروسک چینی هستم

نگاهش رو تمام اجزای  تنم چرخیدو گفت

-  عالیه ... رتضیم

خندیدمو گفتم

- خداروشکر

کت حریر از تنم بیرون آوردو پرت کرد کنار کت خودش

منو نشوند کنارشو

گفت

- حالا بهتر شد... فیلم ببینیم؟

یعنی تو این لحظه. با این نگاه داغ و پرت شدن کت حریر آماده هر چیزی بودم جز فیلم دیدن

اما سیاوش برگشت سمت تلویزیون

پاهاشو رو هم انداختو رو میز گذاشت

منو کشید تو بغلشو گفت

- شراب سرخ دوست داری؟


Report Page